آیتمها

 

کارشناس

 

 

 

 

 

 

كاربري


 خوش آمديد, مهمان
 آي پي شما: 3.236.111.234

نام كاربري
پسورد
کد امنيتي  
 

 کاربران سايت:
 آخرين: aaaaaaaa

 بازديدکنندگان:


 کاربران حاضر در سايت:
  54.36.149.80
  54.36.148.174
  54.227.136.157
  54.225.1.66
  54.224.52.210
  54.205.179.155
  52.205.218.160
  52.167.144.230
  52.167.144.191
  5.255.231.72
  47.128.99.146
  47.128.99.10
  47.128.98.62
  47.128.97.247
  47.128.97.207
  47.128.97.163
  47.128.63.48
  47.128.60.155
  47.128.60.129
  47.128.60.12
  47.128.59.63
  47.128.42.153
  47.128.38.23
  47.128.38.182
  47.128.36.244
  47.128.36.194
  47.128.33.129
  47.128.33.105
  47.128.32.51
  47.128.28.198
  47.128.28.177
  47.128.28.127
  47.128.27.246
  47.128.27.155
  47.128.26.93
  47.128.19.105
  47.128.18.82
  47.128.18.62
  47.128.18.38
  47.128.127.194
  47.128.127.109
  47.128.126.146
  47.128.126.118
  47.128.125.197
  47.128.124.79
  47.128.121.177
  47.128.120.37
  47.128.120.151
  44.197.251.102
  44.197.113.64
  40.77.167.76
  40.77.167.54
  40.77.167.50
  40.77.167.4
  40.77.167.33
  40.77.167.26
  40.77.167.20
  40.77.167.132
  40.77.167.126
  40.77.167.10
  3.93.173.205
  3.236.111.234
  23.20.220.59
  216.244.66.201
  18.205.114.205

تبلیغات

اعلانات

مطالب دریافتی

بدون موضوع


عنوان متن دریافتی :  نمیدونم چی میشه

amir12321

سال تولد 55 /// جنسیت مذکر ///وضعیت تاهل در حال جدا شدن ////عنوان متن نمیدونم چی میشه

  


سلام من امیر هستم متولد 55 دو تا بچه دارم خانم یه شخص نوراتیک هستش با تمام معیار ها دو تا بچه دارم که هردوشون رو رها کرده و رفته نمیشه دروغ گفت دوستش دارم ولی زندگیم رو جهنم کرده منم سعی میکنم بهش فکر نکنم و بهش گفتم تا زمانی که دادگاه حکم بده وقت داری خودت رو درست کنی و بعدش دیگه نیا اونم از همین الان میگه نمیخوامت و فردا زنگ میزنه و کلا نمیدونه چیکار میخواد بکنه به شدت توی فشار کار و نگهداری بچه ها هستم میخوام طلاقش بدم کسانی که با طلاق از نزدیک تماس داشتن میتونن بگن زن ها بعد از طلاق پشیمون میشن و یا نه امیدی هست یا نه ؟

 

نویسنده:amir12321، ارسال شده در دوشنبه 30 ارديبهشت 1392 ساعت 12:20 بعد از ظهر، 5335 بار مشاهده شده، 7 نظر، PDF،



raha50 در 10 سال و 10 ماه و 6 روز و 2 ساعت و 42 دقیقه پیش گفته

چراقبل ازاينكه به سراغ طلاق بريد مثل دوتا دوست باهم ازمشكلات وخواسته هاتون ازهم صحبت نميكنيد؟بهتره يك جای دنج وبدون بچه هادونفری بشينيدوبه صحبت های‌هم گوش كنيد البته بدون قضاوت وپيش داوری!بنظرمن قبل ازهرصحبتی خوبی هاوجذابيت هائی روكه باعث علاقمندی تون نسبت بهم شده رويادآوی كنيد تا حال وهواتون لطيف وصميمانه بشه بعد سراغ اختلافات بريد وبا همفكری براشون راه حل پيداكنيد،اگربه نتيجه مطلوب نرسيديدازيك مشاوركمك بگيريدانشالله صلح وصفابرقرارميشه.

hasti در 10 سال و 10 ماه و 5 روز و 10 ساعت و 20 دقیقه پیش گفته

چرا طلاق؟

با دو تا بچه

شما که به نظرت خانومت نوراتیک چرا دو تا بچه آوردی؟

طلاق بهترین راه نیست. با هم صحبت کنید.پیش مشاور برید. سعی کنید مشکلتون رو حل کنید نه اینکه به فکر پک کردن صورت مسئله باشید.

raneli در 10 سال و 10 ماه و 5 روز و 7 ساعت و 22 دقیقه پیش گفته

اگر من در این شرایط بودم:

یه جایی دور از همه و دوتایی (حتی یه جایی که یه خورده رومانتیک باشه، کوه، دشت، ...) باهاش می نشستم و با یه لحن آرام صحبت می کردم. از روزهای خوش و روزهایی که همه زندگی هم بودیم، این که چه لطف هایی اون در حقم کرده، این که هر دو اشتباهاتی داشتیم که خودمون بهتر می دونیم و ...

در آخر نصیحت که هر دو غرورمونو کنار بذاریم و برای هم همون دنیای هم باشیم که زندگیمونو معنا میده... از عذر خواهی، احساسی شدن، اشک ریختن و بوسیدن هم ابایی نداشتم و چیزی ازم کم نمی شد

توجه داشته باشین که خانوم ها تو این موقعیت به شدت حساسن و باید با ملاطفت برخورد کنین

در آخر هم توصیتون می کنم به جمله ای از حضرت علی (ع) : انسان را با غرور چه کار است که آغازش نطفه ای بی ارزش و پایانش لاشه ای بد بوست

امیدوارم خبرهای خوبی ازتون بشنویم

amir12321 در 10 سال و 10 ماه و 4 روز و 6 ساعت و 34 دقیقه پیش گفته

درود

دوستان عزیز نوراتیک یه مشکل خلقی به حساب میاد و نشانه هایی بین افسردگی و عصبانیت رو با هم داره حالا شما حساب کن این دو تا رو با هم ادغام کنید چی میشه

مثلا خانومم توی خیابون داره میره دانشگاه من میخوام ماشین مشتری رو که تعمیر کردم ازمایش کنم یهو هم مسیر میشیم و منو میبینه و میگه تو داری منو تعقیب میکنی

یا به هرکسی که میرسه عاشقش میشه از همه چیز ناراضیه و ناراحت و همیشه کلافه و با دلایلی مبهم همه رو هم کلافه میکنه یه چیزهایی رو به هم ربط میده که فکر میکنی توهم زده همیشه توی گذشته زندگی میکنه و یا میترسه فردا خراب بشه و هیچ وقت به زمان حال نگاه نمیکنه  روابط جنسی افتضاح مطلق سرددددددددددددد مزاج از همه بدتر صحبت نمیکنه و همش با دیگران از بدی های زندگیش صحبت میکنه و اون ها رو وادار میکنه که تاییدش کنن که طلاق خیلی براش خوبه اگه تاییدش کنی چه گفتاری و چه عملی دوست داره اگه بگی اینکارت اشتباه بوده دیگه نمیتونه نگاهت کنه یعنی مطلقا تایید طلب

کار به جایی رسیده که الان یک ساله رفته و همش توی دادگاه هستیم و تی قاضی هم بهش اشاره کرد که اشتباه میکنه

بچه ها رو رها کرده و رفته (حس مادری) ایشون کلا  از احساس خالیه برخوردش با بچه ها وحشتناکه

درمورد مشاور هم باید عرض کنم که سه سال از زندگی ما توی اطاق های مشاوره گذشت و روان درمانی و گفتار درمانی

ضمنا اگه به سوال من خوب توجه کرده باشید نوشتم اگه طلاق پیش بیاد پشیمون میشه و میتونه چشمش رو باز کنه من طلاق رو به عنوان یه وسیله برای ادامه زندگی میخوام استفاده کنم نه پایان زندگی به امید اینکه پشیمان بشه

فاطمه در 10 سال و 10 ماه و 3 روز و 22 ساعت و 55 دقیقه پیش گفته

سلام آقای امیر

من خودم یه مطلقه هستم  تو دوره نامزدی

من با شوهرم از همون ابتدای عقد مشکل داشتیم...اواخر تا حدی بهش بدبین شدم که ازش متنفر شدم

من که الان جدا شدم از جداییم مطلقا پشیمون نیستم...و خیلی خوشحالم  که باهم زیر یه سقف نرفتیم بماند که خیلی تلاش کردم که ازدواج کنیم وخیلی طول کشید تا که تصمیم نهایی جدایی رو گرفتم

اینکه گفتید بعد جدایی پشیمون میشه یا نه؟!...بستگی به طرف و مشکلی که این بین پیش اومده داره.....بعضی ها از روی لجبازی و دخالت دیگران کارشون به جدایی می کشه و بعد شیش ماه پشیمون میشن....ولی بعضی ها مثل من اصلا

این راه حل خوبی نیست که میگید طلق بدم به این امید که پشیمون بشن وبرگردن

بهتره به دنبال یه راه حل منطقی باشید

واز همه مهتر توکلتون رو به خدا از دست ندهید

اول امیدتون به خدا وبعد سعی کنید از یه ادم مجرب راهنمایی بگیرید

موفق وپیروز باشید

amir12321 در 10 سال و 10 ماه و 3 روز و 4 دقیقه پیش گفته

درود

با سلام و تشکر از دوستان و عزیزان

فاطمه خانم واقعا از همفکری شما بی نهایت سپاسگذارم

دقیقا با شما موافقم خانواده خانومم اونو تحریک کردن که به دادگاه بره و منو هم به اونجا بکشه و اصلا از دخالت های بعدی دست برنداشتن و نمیدارن و خانومم فکر میکنه که تکیه به اون ها میتونه ادامه بده یا هر چیز دیگه تا جایی که به من رکیک ترین توهین ها رو میکنه و به مجرد اینکه از خونه پدرش میاد بیرون و یه جایی مثل دادگاه باهاش صحبت میکنم کمی اروم میشه ولی دخالت اطرافیان....

امیدوارم که همونجور که شما هم فرمودید یه مدت که بگذره و ببینه که اطرافیان به دردش نمیخورن سر عقل بیاد و چشمش رو باز کنه

من نمیخوام برگرده اگه فقط برگشتنه که میخواد بیاد چیکار؟ من میخوام برگرده +زندگی کنه و +بفهمه زندگی مشکله + باید به هم تکیه کرد نه به دنبال رویا بود

سپاسگذار از تمام عزیزان که نظرات خوبشون کمک بزرگی کرد

بازم منتظر نظرات و انتقادات همه عزیزان هستم

امیر

مرجانه در 10 سال و 10 ماه و 9 ساعت و 44 دقیقه پیش گفته

مواردی دیدم که بعد از طلاق پشیمون شدن اما به خاطر حرمت هایی بین خودشون و خانواده هاشون شکسته شده، نتونستن رجوع کنن. آخه شما که قلبا راضی به طلاق نیستی پس جلوی این روندو بگیر و نذار اینطور پیش بره، به هر حال دو فرزند بی گناه در این جریان وجود دارند که قطعا بیشترین آسیب رو می بینند.

ارسال یک نظر جدید

نام شما
ايميل (منتشر نخواهد شد)
آدرس وبسايت
كد امنيتي