بازديدکنندگان:
مرجان
سال تولد 72 /// جنسیت مونث ///وضعیت تاهل مجرد ///عنوان متن چرا؟
دوستان سلام خیلی دلم گرفته واقعا نمیدونم از کجا بگم ولی ممنونم اگه همه شما و مخصوصا اقا دیدگاه 1 نظری برام بزاره. من 1 دوست دختری ذارم که خیلی برام مهمه و خیلی با ارزش و خدا وکیلی عین خواهرم دوسش دارم ..ولی برا هر ادمی دیگاهش و عقیدش خیلی مهم تره درسته؟ تا حالا با هر اشتباهی کرد راهنماعیش کردم و واقعا هم نشون دادم مسه خواهرمه ولی هر دفعه با من قهر کرد درسته تو راهنماعیم لحن بدی داشتم نه این که فوشش بدما ولی خودشم میدونست قصد بدی نداشتم و من ازش معذرت میخواستم ..که ناراحتش کردم 1 بار به یکی از هم کلاسیام گفت مرجان دیوونست این حرفش بد جور داره منو داغون میکنه ولی ولش نکردم تا این که دوس پسرش بهم گفت دوستمو بیارم دانشگاعی که اونه من مخالفت کردمو گفتم ابروم جلو مامانم و مامانه دوستم میره پسره هم بر گشت هر چی دهنش بود به من گگفتو دیگه ادامه ندم که چقدر خوردو خاکشیر شدم چون من به این کارا اعتقاد ندارم برگشت گفت تو بچه ای و فکرت بستست نه میخوام شما بگید منی که دوست پسر ندارم فکرم بستست؟باورتئن نمیشه که تا چه حد خورد شدم دوستاعی که منو به خاطره سو استفاده خودشون میخوان بعد دو تاشون میگن تو رو مسه خواهرمون دوس داریم و خلاصه با اون دوست دخترم دیگه برا همیشه دوست نیستم و عمرا همچین دوستی بخوام ولی نخندینا چون دوستمو مسه خواهرم دوس دارم دارم دیوونه میشم حتی صداش یا اس ام اس هاش برام دلگرمی بود و 100 درصد وجود خودش دلگرمی بزرگی بودبه نظرتون چه جوری فراموشش کنم؟ اگه برم سمتش با شخصیت له شدم چه کنم ؟اگه نرم چه کار کنم که تحمل داشته باشم؟
نویسنده:مرجان، ارسال شده در دوشنبه 1 مهر 1392 ساعت 01:27 بعد از ظهر، 6280 بار مشاهده شده، 5 نظر، PDF،