عنوان متن دریافتی :
خسته شدم
امیر
سال تولد 1378
///
جنسیت مذکر
///وضعیت تاهل مجرد
///عنوان متن ... خسته شدم
سلام.
من 15 سالمه...تو همین سن دیگه از زندگی بریدم!!دیگه زندگی برام بی معنی شده
همش هم به خاطر آزار و اذیت های پدرمه...بی احترامی ها و بی ارزش کردن هاش
تا حالا چندین بار به خاطر مادرم و خواهر برادرم که زندگیشون بهم نریزه گذشت کردم...اما دیگه نمیتونم!! دیگه نمیکشم
به خودم قول دادم که اگه ادامه بده و این رفتار هاشو تعطیل نکنه و واقعا برام پدری نکنه...یا خودم رو یا اونو بکشم...به خدا دیگه آخرشه
چپ میرم راست میام یا بهم بی احترامی میکنه یا همش ازم ایراد میگیره!! آخه مگه من چه گناهی کردم که اون پدرم باشه ؟؟؟؟؟!!! وقتی یه تار موی مادرم و خواهر برادرمو با دنیا عوض نمیکنم رو میبینم دلم آتیش میگیره.آرزوی مرگ میکنم که از دست اون و این دنیا خلاص شم
نویسنده:امیر،
ارسال شده در يكشنبه 14 مهر 1392 ساعت 04:56 بعد از ظهر،
3890 بار مشاهده شده،
7 نظر،
PDF،
amir
در
10 سال و 4 ماه و 27 روز و 18 ساعت و 41 دقیقه پیش گفته
سلام
ممنون از همه ی دوستان عزیزم...
هعیییی...چی بگم!! چی دارم که بگم؟؟!!
پدری که نمیتونه بچه ی خودشو درک کنه و بفهمتش و فقط پی سرزنش و ایراد گرفتن ازش باشه به چه دردی میخوره ؟؟؟؟!!!! من به چیه ایشون دلخوش باشم؟؟!!
دیگه به قدری روح و روانم خستس که نمیتونم این حقایق رو حتی واسه شما بازگو کنم..:
s-3:
سارا
در
10 سال و 2 ماه و 27 روز و 7 ساعت و 26 دقیقه پیش گفته
سلام . خیلی خودتو اذیت نکن درکت میکنم که خیلی سخته یه نفر تو رو تحقیر کنه اما اون پدرته از خدا بخواه که بتونه برات مثل یک پدر خوب رفتار کنه اما تو زندگی همیشه چیزهایی هست که انرژی آدم رو میگیره باید بتونی اون مسایل رو برا خودت حل کنی نه این که ازشون فرار کنی آدم با سختی هاست که آبدیده میشه کسانی که بی جهت از تو ایراد میگیرن باعث کوچیک شدن تو نمیشن اونا فقط خودشونو کوچیک میکنن تو به فکر آینده خودت باش و سعی کن گام هاتو با خدا برداری به خداوند اعتماد کن و خدا رو به خاطر داشتن مادر و خواهر و برادرت شکر کن مطمئن باش هر کسی مشکلات خودشو داره چقدن بچه هایی که پدر خوب دارن اما قدرشو نمیدونن تو قدر خودتو بدون تو میتونی اونطور که شایستت هست زندگی کنی و کسی به غیر از خودت نمیتونه خودتو تحقیر کنه امیر امیدوارم آرزو نکنی اراده کنی . اراده برای ساختن زندگیت . آدم های کوچیک آرزو میکنن این شرایط تو هست و باید بتونی باهاش کنار بیای سعی کن مثل آب زلال و صاف و منعطف باشی و اینو به یادداشته باش که همیشه نرمی بر سختی غلبه میکنه مثل آب که سنگ های سخت کنار ساحل و صاف و صیقلی میکنه تو زندگیت مثل اب منعطف باش از بدی های دیگران بگذر تا روح خودتو درگیر اون بدی ها نکنی و به هر چیزی که نگاه میکنی بدون که تمام کائنات از خدا سرچشمه میگیره که پاک و مقدسه باید به این نیروی عظیم الهی متوسل بشی تا بتونی نتیجه بگیری امیدوارم رد پای خدا توی تمام لحظه های زندگیت باشه . و این جمله رو که از تائوت چینگ هست به تو تقدیم میکنم :
من تنها سه چیز را آموزش میدهم : سادگی شکیبایی و شفقت .
این سه گرانبهاترین گنج ها هستند . ساده در اعمال و افکار ، به منبع وجود باز میگردید .
شکیبا با دوستان و دشمنان ، با همه چیز هماهنگی می یابید .
مهربان با خود ،، با همه ی موجودات جهان در صلح و آشت خواهید بود
farshid
در
10 سال و 2 ماه و 26 روز و 21 ساعت و 45 دقیقه پیش گفته
سلام امیرجون.
امیدوارم حالت خوب باشه.
عزیزم همه ی ما این مشکلات رو با پدرمادرامون داریم!
چرا؟چون اونا واقعا نمیتونن بچشون رو درک کنن!
چون توی خانواده های ما چیزی که دیگه به چشم نمیاد صمیمیته...
اگه دروغ میگم بگو دروغ میگی!
فکر میکنی چرا گاهی وقتا ما راضی به مرگشون میشیم؟چون واقعا نمیتونیم تحمل کنیم.
من خودم بابام(فوت کرده)همینجور بود!
خیلی من و مادرم و برادرم رو اذیت و آزار میکرد تا اینکه خدا انقد عمرشو کوتاه کرد که ...
به نظر من هنوزم اون پدرته.
احترامش رو داشته باش اما غصه نخور مطمئن باش خدا خودش داره میبینه!