بازديدکنندگان:
میلاد
سال تولد 1371 /// جنسیت مذکر ///وضعیت تاهل مجرد ////عنوان متن خسته شدم از تنهایی
سلام دوستان من 21 سالمه حقیقتش اینه که خسته شدم ازتنهایی.دوس دارم یکی باشه بهش محبت کنم ودوسم داشته باشه
ازنظر خانواده مشکل محبتی خاصی ندارم ولی خوب شاید همتون بگید دهنت بوی شیر میده ولی نیازه
مهمتر ازنیاز جنسی برام نیاز عاطفی ومحبتی به جنس مخالفمه ولی خوب خودم سبک وسنگین میکنم به جایی نمیرسم
من مذهبی هستم اهل دوست دختر بازی نیستم
ولی دومورد اینترنتی دوست شدم وهرکدوم چندماه اس دادیم وبعدش به خاطره فاصله بیخیال شدیم
وقتی حتی اس میدادم بااونا فکرم اروم تر بود
تومورددومی که واقعا بهش عادت کرده بودم تکیه گاهی بود برادل تنگی هام
من اهدافم رو اززندگی اینده میگم شمااشکالتم روبگید
دوس دارم کناره کسی قرار داشته باشم که براش مهم باشم وبرام مهم باشه
مهم ترین هدف من تعالی خودم وطرفه مقابله تا فقط خوردن وخوابیدن وارتباط جنسی وکار وبچه
احساس نقص میکنم تنهایی
دوس دارم یکی باشه باهم ازالان اینده روبسازیم
مهم ترین موضوع این که من الان نیاز عاطفی وجنسی دارم تو 25 یا 26 که دیگه به دردم نمیخوره
شاید عجول ام
ولی حاج اقا قرائتی یک مرتبه گفت مثله تنشنگیه نمیشه بگی برو سربازی وبیا بعد بهت اب میدم
کاش شرایط انقدر مسخره نبود
من اصلا دوست صمیمی هم سن ندارم
دوستام همه بزرگترازخودم هستن
بادوستای هم سن ام فقط درسی رابطه دارم
اینو گفتم که شاید یه خرده روحیاتم دستتتون بیاد وبهتر نظر بدید
همیشه هم سن های خودم رو بچه ترازخودم میبینم افکارشون برام مسخره است.دوتا مورد رابطه ام بادخترا اونا هردوشون دوسال بزرگتربودن
ولی هیچ وقت از کوچیک بودن من ناراضی نبودن
شاید ازخودم تعریف بی جا کنم
ولی حس میکنم درکم بالاست
پیشنهاد بدید چطور خلاص بشم
نماز شب میخونم
سعی میکنم رابطه ام روبادرس وخدا بیشتر کنم ولی برام خیلی سخته تحمل
خیلی پراکنده حرف زدم
شرمنده منتظر نظراتتون هستم♥
نویسنده:میلاد، ارسال شده در پنجشنبه 8 فروردين 1392 ساعت 01:24 بعد از ظهر، 15432 بار مشاهده شده، 18 نظر، PDF،