آیتمها

 

کارشناس

 

 

 

 

 

 

كاربري


 خوش آمديد, مهمان
 آي پي شما: 3.238.142.134

نام كاربري
پسورد
کد امنيتي  
 

 کاربران سايت:
 آخرين: aaaaaaaa

 بازديدکنندگان:


 کاربران حاضر در سايت:
  85.208.96.207
  85.208.96.203
  66.249.66.38
  66.249.66.162
  66.249.66.161
  66.249.66.160
  54.89.24.147
  54.82.44.149
  54.81.33.119
  54.226.226.30
  54.221.43.155
  54.210.83.20
  54.198.37.250
  54.173.43.215
  54.166.223.204
  54.166.170.195
  54.152.77.92
  54.152.5.73
  52.91.255.225
  47.128.47.57
  47.128.19.244
  45.56.97.163
  44.203.235.24
  44.202.90.91
  44.201.24.171
  44.200.210.43
  44.192.53.34
  40.77.167.26
  40.77.167.254
  40.77.167.2
  40.77.167.18
  35.175.212.5
  35.171.159.141
  34.234.83.135
  34.201.122.150
  31.181.88.33
  3.92.96.247
  3.90.205.166
  3.89.56.228
  3.84.7.255
  3.81.221.121
  3.80.131.164
  3.238.142.134
  3.237.51.235
  3.237.186.170
  3.235.139.122
  3.227.252.87
  3.226.254.255
  27.77.235.244
  27.75.159.233
  216.244.66.201
  207.46.13.54
  207.46.13.168
  20.191.196.85
  185.191.171.4
  185.191.171.15
  185.191.171.14
  18.232.188.122
  18.209.209.28
  18.208.172.3
  157.55.39.52

تبلیغات

اعلانات

مطالب دریافتی

بدون موضوع


عنوان متن دریافتی :  احساس شکست میکنم.کمکم کنید

مرجان

سال تولد 1367 /// جنسیت مونث ///وضعیت تاهل متاهل ///عنوان متن احساس شکست میکنم.کمکم کنید

     


سلام.تازه با این سایت آشنا شدم.خیلی خوشحالم که میتونم از دردا و بدبختیام بگم.تروخدا هر کی هر طور که میتونه کمکم کنه.من یه دختر 25ساله هستم نزدیک به دوسال و نیم عقد بودم و الان یک سال و سه ماهه که عروسی کردم.اما انگار شوهرم قبل و بعد از عروسی دو نفر هست و الان کلا یه نفر دیگه شده.به خاطر همینه که احساس شکست میکنم.من تو انتخابم اشتباه کردم.یه دختر مذهبیم یک عمر همه دوستان و فامیل و خلاصه هر کسی که باهاش آشنا میشدم من رو یه دختر همه چیز تموم،خوشکل، خوش هیکل،اجتماعی،چشم و دل سیر،با اصالت خانوادگی بالا،تحصیل کرده،ورزشکار، باهوش، امروزی و خلاصه هر چیزی که شما فکر کنید برای کمال و خوشبختیه یه نفر لازمه داشتم. شاید در هفته سه بار خواستگار میومد تو خونمون اونم چه خواستگارایی.معمولی ترینشون مهندس بود! اما نمیدونم چی شد حکمتش چی بود قسمت شد من با این آقا که از بین همه خواستگارام شاید خیلی ساده بود ازدواج کردم اونم به خاطره اینکه ملاکم خیلی پول و این چیزا نبود اول ایمان و اخلاق بعدم ظاهر خوب که همه اینارو داشت و از خانواده ی اصیلی هم بود.تو دوران نامزدی و عقد همه چیز خوب بود تا بعد الان که مدتیه اصلا حرفای همو نمیفهمیم اصلا وقتی برا اون روزه انگار برای من شبه و برعکس.انقدر ما حرف همدیگرو نمیفهمیم.کلا عوض شده حالمو به هم میزنه اول نمازش یه خط در میون شد اما کم کم تارک الصلاة شده دیگه اصلا نماز نمیخونه واقعا تفریحی هر وقت دلش خواست. حتی روزه رو بدون نماز میگیره!فیلمای بد و مبتذل میبینه اصلا چندین آرشیو درست کرده از همشون،کلیپهای تصویری مبتذل ترین خواننده های زن دنیا!!!شاید جای گفتنش نباشه اما چیزی که وقتی بهش فکر میکنم میخوام بمیرم اینه که وقتی این فیلمارو میبینه بلافاصله از روش های غیر معمول و ناپسند به اوج لذت میرسه اصلا انگار نه انگار که زن داره و متاهله و یه راه حلالی هم برای این قضیه وجود داره.باور کنید هر روزی که میخوابمو بلند میشم میترسم با یه رفتار ناشایست دیگه برخورد کنم.جالبه خانواده ها هم نمیدونن. خیلی میترسم جوری رفتار میکنم که انگار خیلی خوشبختم که خانوادم نفهمند آخه ما خیلی آبرو داریم نمیخوام بگم هر کسی که طلاق میگیره بی آبروه اصلا اما این قضیه برا بعضیا خیلی سنگین تموم میشه.بارها و بارها از طلاق توافقی با من حرف میزنه آخه مرده دیگه براش مهم نیست.نمیدونم چی کار کنم واقعا بریدم مستاسل شدم وقتی فکر میکنم کسی که اینهمه منو دوست داشت الان به راحتی میگه که اصلا دوست ندارم مگه زوره یا بحث زیبایی که میشه میگه مگه زیبایی قرار دادیه؟ مگه زوره؟ به نظر من زنم هیچ زیبایی نداره یا جدیدا همش میگه چاق شدی.خدارو شاهد میگیرم که همیشه تو درسام از دوران مدرسه تا همین الان که دانشجوی فوق لیسانسم رتبه اول بودم اما منو یه ادم احمق و بی ذکاوت و بیخاصیت میدونه و همش بهم میگه آدم نفهم بیشعور یه کم فکر کن.تمام حسنا و خصوصیتای خوبمو نادیده میگیره و دیگران رو تو سرم میکوبه و اینا در حالیه که از هر لحاظ ازش برترم هم ظاهری هم تحصیلات و هم اعتقادی و...آخه شما بگید من چرا انقد بدبختم؟ همه فکر میکردن که من نهایتا با کی ازدواج میکنم و چقدر خوشبخت میشم اما کی میدونه منه بیچاره چی میکشم.نمیدونم فکر میکنم هنوز خیلی دوسش دارم.خواهش میکنم هر کس پیام منو میخونه هر طور که میدونه و میتونه کمکم کنه. درآخر باید بگم که من تاحالا پیش روانشناس نرفتم اگه کسی روانشناس خیلی خوب ترجیحا روانشناس مذهبی سراغ داره راهنماییم کنه

 

نویسنده:مرجان، ارسال شده در يكشنبه 24 شهريور 1392 ساعت 11:36 بعد از ظهر، 14054 بار مشاهده شده، 7 نظر، PDF،



ghasem در 10 سال و 6 ماه و 16 روز و 21 ساعت و 39 دقیقه پیش گفته

درود



برای مراجعه به روانشناس مذهبی میتونید از طریق سایت تنظیم خانواده که با این سایت مرتبط هست مراجعه کنید .

hasti در 10 سال و 6 ماه و 16 روز و 13 ساعت و 55 دقیقه پیش گفته

سلام عزیزم واقعا متأثر شدم وقتی این متنو خوندم.

قدیمیا راست میگفتن کبوتر با کبوتر باز با باز. یا اینکه قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری. این آقا بیماره عزیزم حتما ببرش پیش مشاور. مطمئنی فکرش پیش کس دیگه ای نیست.؟

آخه چرا باید همسر زیبا و مهربونشو ول کنه بره سراغ فیلمهای بد و بعد به روشهای غیر معمول ارضا بشه. مرجان جان تهدیدش کن که این مسئله رو با خانوادت در میون میذاری. و اگر بازم کارهاشو تکرار کرد حتما به خانوادت بگو. 

مرجانه در 10 سال و 6 ماه و 16 روز و 13 ساعت و 26 دقیقه پیش گفته

مرجان عزیز متن ت رو که خوندم نا خودآگاه دلم گرفت، متاسفم از شرایطی که داری.

راستش خیلی راحت نیست قضاوت کردن در مورد همسرتون، ولی من اینطور برداشت کردم که شاید برای بدست آوردن شما یک مدت به مذهبی بودن تظاهر کرده و خودشو خوب جلوه داده و این که شما حتی در دوره عقد هم متوجه نشدی خیلی عجیبه،

اما چیزی که من برداشت کردم اینه که رفتارهاش ی جورایی شخصیه و بیرون از خونه نیست، یعنی این که به لحاظ اجتماعی همچنان شخص شایسته ای ایست و فقط در حریم خصوصی مرتکب اشتباهاتی میشه،

ببین دوست خوبم، ی چیزی رو هیچ وقت فراموش نکن، هیچ آدمی کامل و بی نقص نیست، بنظرم برای اصلاح اش تلاش کن و حتما از در دوستی و محبت وارد شو

راستی ایشون نظرش در مورد مذهبی بودن شما چیه؟ شاید این رفتارهاش برای اینه که می خواد شما از این حالت مذهبی دربیاره و یا مثلا فکر میکنه شما رفتارتون خشک و مذهبیه،

بنظرم یک مدت باهاش همراهی کن یعنی خودتو به عنوان یک زن همراه بهش ثابت کن(مثلا ازش بخواه که با هم فیلم ها رو ببینید) بعد که خوتو بهش ثابت کردی کم کم سعی کن اصلاحش کنی و به تعادل برسونیش،

مرجانه در 10 سال و 6 ماه و 16 روز و 13 ساعت و 16 دقیقه پیش گفته

ببین دوست خوبم در مورد مسائل زناشویی بایستی که رو در بایسی رو کنار گذاشت و واضحا صحبت کرد، شما هم همینطور باش و باهاش حرف بزن هر چقدر هم برات سخت بود اما سعی کن درکش کنی و احساس های کمبودش رو جبران کنی،

سعی کن در مورد رفتاراش از دید علمی  و سلامت جسم و روان انتقاد کنی نه مذهبی

عزیزم باز هم برامون بنویس و درددل کن

adel در 10 سال و 6 ماه و 13 روز و 22 ساعت و 42 دقیقه پیش گفته

ناراحت نشو خواهرم ولی کاش جای اینکه به فکر نماز روزش بودی یه ذره به فکره خودش بودی من خودمم مردم ما مردا حساسیم کاش جای اینکه بگی نمازشو ترک کرد میگفتی چرا و به چه دلیل ترک کرد نه که فقط بگی ترک کرد 

واسه ی مرد بعد ازدواج فهمیدن خیلی چیزا از نگاه مرد مهم تر از لیسانس با رتبه ی برتره.

شاید به خاطر غرورش نتونسته حرفشو بگه ولی جرات نکرده به خاطره مذهبی بودن بگه داره با اون کارا یه چیزایی رو میرسونه من طرفداریشو نمیکنم راهش غلطه ولی به عنوان همسر وظیفت سنگین تر از یاداوری احکامه

وحید در 10 سال و 6 ماه و 9 روز و 7 ساعت و 56 دقیقه پیش گفته

سلام

به نظر من اگه میدونی اصلاح نمیشه و نمیتونی تحملش کنی ازش جدا شو

چون من چنین زندگیی رو تجربه کردم ارزش نداره

فقط میسوزی تلف میشی

جوونیت از بین میره

فقط حسرت میخوری

تا بچه دار نشدی یه فکری کن

این آدمی که تو گفتی یه آشغالیه که دوم نداره

بحث 1 روز و دو روز که نیست بحث یه عمر زندگیه

خوب فکر کن به نظرم

زندگیت میشه یه قفس جهنمی

هرکیم میگه باهاش بشین فیلم نگاه کن غلط کرد

تو خودتو آلوده نکنی

اکه میدونی اصلاح میشه باهاش مدارا کن در غیر این صورت بلافاصله اقدام به جدایی کن چون 2روز دیگه که سنت بره بالا دیگه اصلا امکان جدایی نداری

مجتبی در 10 سال و 5 ماه و 13 روز و 18 ساعت و 59 دقیقه پیش گفته

..........ببین خواهرم همینکه دنبال راه حلی جای امیدش باقیه.. هیچ مشاوری به اندازه خودت نمیتونه بهت کمک کنه.برای اینکار هم میتونی ببشینی باشوهرت رک وپوس کنده درمورد مسایل زندگیتون ومشکلاتتون باهم حرف بزنین، ولی سعی نکن مشکلاتشوبه رخش بکشی، سعی کن وازش بخواه که چه غذایی چه گلی چه رفتاری چه ارایشی چه مدل لباس زنونه ای ..... یا هرچیزی گه شاید شرم ذاری در خونه وقتی دوتاتون تنهایین بش بگی، شرمتو بذار دور وباهاش حرف بزن و باهم هربازیی دوس دارین انجام بدین. چون شرم برای غریبه ست نه برای شوهرت، هرچی به ذهنت میاد هرشوخی زشتی که فکرشو کنی باید بتونی باشوهرت بکنی وگرنه دلیل این بی مهری همسرت ناشی از بی مهری وسردی رابطه از طرف خودته. شما بایذ تصور کنی ذهنتون یکیه یهنی هرچه به ذهنت میاد ومیخوای استغفارکنی که چرا به ذهنت اومدوهم میتونی باشوهرت در میون بذاری...

ارسال یک نظر جدید

نام شما
ايميل (منتشر نخواهد شد)
آدرس وبسايت
كد امنيتي