آیتمها

 

کارشناس

 

 

 

 

 

 

كاربري


 خوش آمديد, مهمان
 آي پي شما: 3.229.122.112

نام كاربري
پسورد
کد امنيتي  
 

 کاربران سايت:
 آخرين: aaaaaaaa

 بازديدکنندگان:


 کاربران حاضر در سايت:
  95.65.104.100
  66.249.66.160
  62.47.164.121
  54.36.149.99
  54.221.159.188
  54.172.169.199
  52.167.144.235
  52.167.144.23
  52.167.144.203
  52.167.144.20
  52.167.144.192
  52.167.144.191
  52.167.144.184
  52.167.144.181
  52.167.144.161
  52.167.144.16
  5.211.6.49
  47.128.99.14
  47.128.63.91
  47.128.62.200
  47.128.61.64
  47.128.61.216
  47.128.59.76
  47.128.58.220
  47.128.57.161
  47.128.55.124
  47.128.48.223
  47.128.47.22
  47.128.45.96
  47.128.45.49
  47.128.42.250
  47.128.41.105
  47.128.39.97
  47.128.31.187
  47.128.30.99
  47.128.27.152
  47.128.21.106
  47.128.20.45
  47.128.19.212
  47.128.18.158
  47.128.123.1
  47.128.122.68
  47.128.122.57
  47.128.119.98
  47.128.119.33
  47.128.116.86
  47.128.113.115
  47.128.113.113
  47.128.112.57
  44.221.43.208
  44.197.251.102
  40.77.167.54
  40.77.167.25
  37.233.3.242
  34.230.84.106
  34.230.66.177
  3.81.219.251
  3.235.42.157
  3.229.122.112
  23.20.220.59
  216.244.66.201
  188.130.143.245
  178.150.14.250

تبلیغات

اعلانات

مطالب دریافتی

بدون موضوع


عنوان متن دریافتی :  از زنداداشم متنفرم

مهربون!!

سال تولد 1371 /// جنسیت مونث ///وضعیت تاهل مجرد ////عنوان متن از زنداداشم متنفرم

   


سلام دیگه تحملش سخت شده برام از وقتی که اومده تو این خونه همه محبت پدر و مادرمو دزدیده. اگه قبلا یه کوچولو بهم توجه میکردن حالا دیگه از اونم محروم شدم.خصوصا بابای محترمم. البته درشرایط طبیعیم اخلاقش غیر قابل تحمله بابام. هیچوقت پدری نکرده برام.. بگذریم اگه مثلا دل خانوم(زن داداش محترم) بگیره حتما یه تفریحی یه برنامه ای براش می چینن که از اون حال و هوا دربیاد ولی من اگه بمیرمم کسی متوجه نمیشه. بخاطر همین ازش م ت ن ف ر م بخدا دیگه خسته شدم. دیگه واقعا نمیتونم تحمل کنم
دلم خییییییییلی پره ببخشید سرتون رو درد آوردم خواهش میکنم راهنماییم کنید
مرسی

 

نویسنده:مهربون!!، ارسال شده در چهارشنبه 21 فروردين 1392 ساعت 01:07 قبل ‏از ظهر، 11718 بار مشاهده شده، 13 نظر، PDF،



jadehroyaee در 10 سال و 11 ماه و 16 روز و 37 دقیقه پیش گفته

اولین جایی که شیطان به انسان ضربه میزنه وقتیه که انسان دچار احساسی میشه که چرا دیگری رو بیش از من میخوان بعدش این احساس تبدیل به حسادت شده و در آخر یک فتنه ی بی باز گشت و خانمان سوز به جا میزاره.من به شما حق میدم اما هرگز نباید از راهه غیره منطقی عمل کنی..دقیقا به حرفم گوش کن راهه زندگیتو مشخص کن یک مسیر برای آیندت مشخص کن چه در زمینه ی زندگیه درسی و کاری و چه در زمینه ی زندگیه زناشوییه آیندت.در زمینه ی زندگیه خانوادگیت بهترین کاری که میتونی انجام بدی اینه که یک روز با مادر صحبت کنی و دقیقا از احساست براش بگی البته نگو که از کسی متنفری دقیقا هرچی تو دلته بهش بگو به خدا این بهترین کاریه که میتونی انجام بدی .بگو که من هم به شما احتیاج دارم منو هیچوقت تنها نزارید دقیقا این حرف هارو بزن باید حرفه دلت رو بزنی وگرنه همیشه در عذابی حرفه دلتو با محبت به مادر بزن.. حتی شده به زن داداشت محبت کن.بهت پیشنهاد میدم خودخوری نکن و کارایی که گفتم انجام بده امیدوارم موفق باشی

jadehroyaee در 10 سال و 11 ماه و 15 روز و 23 ساعت و 34 دقیقه پیش گفته

شما با مادرتون صمیمانه صحبت کنید حرف هاتونو در دل نگه ندارید با بیان نکردن حرفه دل برآتش خشم و کینه افزوده نکنید..شما با زندگیه درسی کاری و زناشویی میتونید برای خودتون یک هدف بسازید اون چیز هایی که باعث میشه در زندگی انگیزتونو زیاد کنه جدی بگیرید بعضی وقت ها بر سره یک موضوع اونقدر غمو عذا میگیریم که فرصت هارو از دست میدیم نگذارید این فکرها شمارو از آینده و زندگیه آینده دور کنه و آینده رو براتون پوچ کنه اینجوری نمیتونید به هیچی برسید..پس حرفه دلتونو به مادر بزنید بدونه اینکه از کسی شکایت کنید و طوری که فکر نکنه داری حسودی میکنی هیچوقت پای زنه برادرتونو وسط نکشید همه حرف هاتون درباره ی خودتون و آیندتون باشه با مادر راجبه همه چی مشورت کنید درباره موضوعاتی که به خودتون مربوطه همیشه با آرامش صحبت کنید و با پدر و مادرتون مشورت کنید اینجوری ذهنه خانواده به شکله مثبت درگیره شما میشه..بترس از بغض و کینه که دل و قلبت رو سیاه کنه توکل به خدا کن و اینکارارو انجام بده یک اشتباه کنی واقا وضع بسیار بهم میریزه پس همیشه منطقی رفتار کن

مرجانه در 10 سال و 11 ماه و 15 روز و 23 ساعت و 18 دقیقه پیش گفته

این که گفتی به خاطر این که توجه دیگران بهش جلبه در حالیکه کسی با وجود اون به تو توجه نداره باعث میشه برداشت کنم که شما حسادت داری. عزیزم حسادت آدمو تباه میکنه بیشتر از همه خودت صدمه می خوری. خانواده ات بهتر می بود که سنجیده رفتار میکردند تا این حس در وجود تو تقویت نشه. ولی حالا که شرایط اینطوریه بهتره که با این احساس بد بجنگی. آدم های دور و برتو دوست داشته باش و بهشون محبت کن چون محبت و علاقه به سمت تو برگشت می کنه. زن دادشت حتما ی سری محاسن و محبت هایی داره که تونسته خانواده تو به خودش جلب کنه. خودتو دست کم نگیر تو هم می تونی فقط باید قابلیت خودتو بشناسی. به زندگیت روح بده و سرزنده باش. جوری که دیگران تمنای لحظه ای با تو بودن را داشته باشن. از پس اش بر میای کافیه بخوای.

hok در 10 سال و 11 ماه و 15 روز و 15 ساعت و 27 دقیقه پیش گفته

هه هه هه...چه میکند این حسادت زنانه...عزیزم     منم یه پیشنهاد عالی بهت میکنم      //////    ت      ح      م      ل.        هیچ پدر و مادری بد فرزندشو نمیخواد    سعی کن ذهنتو  آزار کنی   بزار یه شوخیم باهات بکنم.... البته ببخشیدا....      میگن نو که میاد به بازار شیش ماه اول میگن مامان به قربونت    شیشماه بعد    مامان تبدیل میشه به عمه به فدات... اما آخر کار>>>>>مادر شوهر

amitish در 10 سال و 11 ماه و 15 روز و 15 ساعت و 12 دقیقه پیش گفته

دوست مهربون با حسادت خودتو نابود نکن. ببین زن داداشت چه رفتارهایی داره که از نظر خانواده ات پسندیده اس .تو خودت بررسی کن و سعی کن حلش کنی.و به جای نفرت داشتن از زن داداشت باهاش دوستی کن.شاید به خودت هم با زن داداشت خوش بگذره .یه کم قشنگتر به موضوع نگاه کن و به این فکر کن از همه بیشتر خودت اسیب میبینی.

موفق باشی

پیمان در 10 سال و 11 ماه و 14 روز و 18 ساعت و 19 دقیقه پیش گفته

سلام خواهر عزیز

راستش واقعا خوشحالم که مشکلتون اینه.برید خدارو شکر کنید،خیلی ها مشکلاتی دارن که برای شما در قبالش واقعا هیچیه.خدارو شاکر باشید.در ضمن با گذشت زمان همه چیز به روال عادی برمی گرده.سعی کنید منطقی و از دید زن داداشتون هم به قضیه نگاه کنید و خودتون رو بزارید جای ایشون.

پیروز باشید

fereshteh در 10 سال و 11 ماه و 14 روز و 13 ساعت و 55 دقیقه پیش گفته

دوست عزیز من احساس تو رو درک می کنم. نصیحت کردن شاید آسون باشه اما وقتی خود آدم در این موقعیت قرار می گیره، مخصوصا برای یک دختر تحملش خیلی خیلی سخته.

من اگر جای شما بودم به چند چیز فکر می کردم:

اول اینکه نباید اجازه بدم به خاطر این تغییر وضعیت، نفرت نسبت به پدر و مادر در دل من بوجود بیاد.

دوم اینکه باید یک راهی پیدا کنم که من هم مورد توجه و محبت قرار بگیرم. این راه تا جایی که من تجربه کردم از محبت کردن خود شما به اعضای خانواده شروع میشه. یعنی تا شما شروع به محبت به پدر و مادرت نکنی و مثل بچگی هات براشون شیرین زبونی و ... نکنی، اونها شما رو نخواهند دید. اما وقتی این کار رو بکنی، اونها هم قدر تو رو می دونن و بیشتر بهت توجه می کنن.

سوم اینکه سعی کن یک مقدار برای خودت برنامه های جذاب تدارک ببینی. مثلا دیدن فیلم، خوندن کتاب، بیرون رفتن با دوستان و ... . کاری کن که بهت خوش بگذره.

با این دو تا سیاست (یعنی شروع محبت و توجه از جانب شما + تدارک برنامه های جذاب برای خودت) فکر می کنم بتونی تا حدی از این ناراحتی کم کنی.

عزیز دلم امیدوارم موفق باشی

haaalllooo در 10 سال و 11 ماه و 13 روز و 18 ساعت و 39 دقیقه پیش گفته

سلام

بیا اینجوری به قضیه نگاه کن که داداشت چه ازدواج موفقی داشته سعی کن از زن داداشت یاد بگیری تا توهم بتونی توجه خانواده همسر آیندت رو جلب کنی و البته سعی کن جوری رفتار نکنی که دلگیری تو زندگیشون بوجود بیاد هیچ چیز خوشحال کننده تر از این نیست که عزیزان و نزدیکامون از زندگیشون راضی باشن اینطور نیست؟

mistad در 10 سال و 11 ماه و 13 روز و 18 ساعت و 33 دقیقه پیش گفته

سلام عزیزم ببخشید روک میگم ولی باور کن داری یه کوچولو حسادت میکنی و حساسیت به خرج میدی. الانم سن تو سن حساسیه قبول دارم، به نظر من باید خودت رو بیشتر وارد جمع کنی و از جمع خانوادگیتون کنار نکشی. یه چیز دیگه باور کن باورکن هیچ پدر مادری هیچ کس دیگه‌ای رو نمیتونن به بچشون ترجیح بدن حتی از لحاظ محبت کردن . تو فقط حساس شدی مطمئن باش چندسال دیگه به این احساس خودت میخندی...

موفق باشی

مهربون در 10 سال و 11 ماه و 10 روز و 23 ساعت و 11 دقیقه پیش گفته

دوستان سلام

از راهنمایی های بی نظیرتون ممنونم اما 

لازمه اینو بگم که تنها مزیتی که ایشون نسبت به بنده دارن همینه که پدر و مادرم ایشون رو به سختی تونستی بدست بیارن که عروس ما شن به سلامتی!! بحث حسادت نیست م ن سعی میکنم آ دم حسودی نباشم اتفاقا آقا داداشمو خییییلی دوسش دارم و بخاطر اونم که شده احترامشو خیلی نگه میدارم ولیخب وقتی یه نفر میاد همه محبت پدر و مادر منو میدزده خب منم بهم میریزم خب تحملم تموم میشه.. نمیشه؟ صحبت کردنم که فرمودین هیچ چیزی رو حل نمیکنه. مشکل رو اگه بگم بهشون یه کلوم میگن حسودی و تموم روششون روهم خیلی قبول دارن به هیچ وجه هم حاضر به تغییر این روش نیستن.. کلا س و ورزش و این برنامه ها هم که فرمودین بعید میدونم جای محبت پدر و مادر منو بگیره... این طور نیست؟؟؟

بهر حال بازم ممنونم

hasti در 10 سال و 10 ماه و 21 روز و 4 ساعت و 17 دقیقه پیش گفته

سلام

عزیزم شما خیلی حساس شدی.

سعی کن به جای این حرفها ببینی اون چیکار میکنه و تو هم یاد بگیری.

مهاباد در 10 سال و 10 ماه و 16 روز و 18 ساعت و 2 دقیقه پیش گفته

حسادت از وسوسهایه شیطانه که هر کسی شاید اونو داشته باشه ولی زن دادشت کار اشتباهیه نکرده  با پدر ومادر و داداشت خوبه (برداشتم از سخنان شما) و به انها احترام میذاره سعی کنباهاش دوست بشی و  با کسی دشمنی کن که بهت خیانت کرده یا به زور وادار به کاریت کرده باشه نه یکی از اعضای خانوادت مطمئن باش همیشه تو برای پدر ومادرت عزیزتر از هر کسی هستی  به الله پناه ببر از شر افکار پلید

fariba888 در 8 سال و 9 ماه و 17 روز و 14 ساعت و 19 دقیقه پیش گفته

سلام منم مثل شماهستم ازوقتی زن داداشم اومده زندگیم گندترشده کاش میشد باهاتون اشنابشم

ارسال یک نظر جدید

نام شما
ايميل (منتشر نخواهد شد)
آدرس وبسايت
كد امنيتي