الی
سال تولد 1369
///
جنسیت مونث
///وضعیت تاهل مجرد
///عنوان متن نمدونم چکاکنم
باسلام. من حدود8 سال باپسری رابطه سالم برقرار کردم وکاملا همدیگه رو میشناسیم. از اول
.ب قصد ازدواج با من آشنا شد ولی شرایط ازدواج را نداشت.وحالا شرایط ازدواج را دارد
به هیچکس نگفتیم ک رابطه داریم وحتی خانواده اش به خونه ما تماس گرفتن که بیان واسه خاسگاری اما مادر من که بیخبر از رابطه بود بخاطر شغل آزاد این پسر ،حاضرنشد ک ب خاسگاری من بیان. دیدم قضیه برام سخته موضوع را با خانوادم گفتم اما حالا بازبهانه میارن که چون رابطه داشتین ما مخالف این وصلت هستیم نمدونم چکا کنم واقعا فراموش کردنش سخته همش خاطرات باهم بودن تو ذهنم میاد من واقعا نمتونم فراموشش کنم او هم نمیخاد از من جدا بشه.
باید چکا کنم واقعا سردر گم شدم. تروخدا راهنماییم کنید ..باتشکر
نویسنده:الی،
ارسال شده در پنجشنبه 23 خرداد 1392 ساعت 11:54 قبل از ظهر،
5979 بار مشاهده شده،
12 نظر،
PDF،
noshin
در
10 سال و 9 ماه و 5 روز و 23 ساعت و 59 دقیقه پیش گفته
منم با جناب امیر موافقم.
برای خیلی ها ای موضوع پیش میاد,اگر واقعا دوست دارین همدیگه رو؛باید تلاش کنین,حالا وقتِ محک زدن خودتونه.
البته جوری پیش برو که خانوادت به عنوانِ یه دختر منطقی ببیننت تا بتونی به نتیجه ای که میخوای برسی.با رفتار و عکس العمل درست,نه با قهر و لجبازی و گریه..باید قوی باشی تا به چیزایی که میخوای برسی.
مطمئنا تو میتونی,به خودت ایمان داشته باش.
donya
در
10 سال و 9 ماه و 5 روز و 11 ساعت و 18 دقیقه پیش گفته
آقا حسین لطف کن انقدر قاطع و کلی حرف نزن
اکثریت دخترای این زمونه هرجور که باشن, نباید تمامشون رو مثه هم خطاب کرد
همونطور که اکثریت مردای این زمونه بی وفان و نمیشه گفت همه شون عین همن
اگر کسی خیانت میبینه بی وفایی میبینه نباید نسبت به همه کس بدبین و بددل باشه
چون که خدا همه ی آدما رو یکسان خلق نکرده
جامعه و فرهنگ و تربیت و هزاران عوامل دیگه که باعث شه دختر یا پسر این زمونه
به راه خلاف کشیده شده باشه, بازم هستن جوونایی که با دل و قلبی صاف زندگی میکنن
هرچند کم ولی وجود دارن...