آیتمها

 

کارشناس

 

 

 

 

 

 

كاربري


 خوش آمديد, مهمان
 آي پي شما: 54.210.126.232

نام كاربري
پسورد
کد امنيتي  
 

 کاربران سايت:
 آخرين: aaaaaaaa

 بازديدکنندگان:


 کاربران حاضر در سايت:
  89.239.149.34
  85.208.96.200
  84.54.47.198
  66.249.66.162
  66.249.66.160
  65.154.226.171
  54.226.226.30
  54.225.35.224
  54.210.83.20
  54.210.126.232
  54.167.52.238
  54.163.200.109
  54.159.186.146
  52.90.50.252
  52.167.144.179
  52.167.144.139
  5.127.159.146
  47.128.58.226
  47.128.57.193
  47.128.51.219
  47.128.20.214
  47.128.109.34
  46.159.144.254
  44.223.31.148
  44.222.104.49
  44.212.39.149
  44.204.204.14
  44.200.39.110
  44.200.249.42
  44.193.80.126
  44.192.53.34
  44.192.247.185
  42.236.17.111
  40.77.167.60
  34.238.138.162
  34.230.35.103
  34.204.3.195
  34.203.242.200
  3.94.150.98
  3.90.242.249
  3.89.116.152
  3.87.209.162
  3.81.221.121
  3.80.131.164
  3.239.119.159
  3.238.79.169
  3.238.233.189
  3.235.130.73
  207.46.13.14
  18.234.55.154
  18.234.139.149
  18.209.209.28
  17.241.219.179
  157.55.39.60
  157.55.39.53
  116.107.184.173

تبلیغات

اعلانات

مطالب دریافتی

بدون موضوع


عنوان متن دریافتی :  جرا من انقدر بدبختم؟

نازنين

سال تولد 1370 ///جنسیت مونث ///وضعیت تاهل مجرد ///عنوان متن جرا من انقدر بدبختم؟

         


سلام.من نازنينم همونيكه قبلا متني داشتم به اسم دروغ. اون متن فقط يه مشكل خيلي خيلي كوجيك من بودخيلي جيزارو نكفتم كه جه بلاهايي سرم اومده.اومدم يكم باهاتون درددل كنم شايد خالي شم.جيزي كه هميشه ازش ميترسيدم بالاخره سرم اومد..كسيكه ديوونه وار دوسش داشتم,كسيكه همه زندكيم بود,كسيكه كه ازهمه جيزم به خاطرش زدم وهمه كاربراش كردم حالا داره ازدواج ميكنه اونم بايكي ديكه.اخه جرا؟مكه من جيم كم بود؟مكه من ادم نيستم؟دل ندارم؟نميتونم باور كنم كه به همين راحتي داره مال يكي ديكه ميشه.من يه سال شب و روز زجر كشيدم البته بكزريم كه قبل اين يه سالم كلي بلا سرم اومد.جرا خدا صداي من نميشنوه؟جرا كمكم نميكنه؟منم ميخام شاد باشم مثل بقيه.ميخام ازته دلم بخندم.اكه قسمت هم نبوديم جرا اون اورد تو زندكيم؟خسته شدم ازين زندكي لعنتي.حالاجطوري با اين كناربيام؟حالابه مامانم جي بكم؟بكم رفت؟نميكه جرا؟جالا با اين همه خاطره جيكار كنم؟يكي كمكم كنه.توروخدا كمكم كنيد.داغون شدم.يه زره اعصاب واسم نمونده.جطوري فراموشش كنم؟با اين همه غم و غصه جيكار كنم؟بااين دل خرد شدم جيكاركنم؟كاش دلم ميشكست.من خرد شدم,جلوي همه,حتي جلوي غريبه ها.

 

نویسنده:نازنين، ارسال شده در شنبه 25 شهريور 1391 ساعت 01:58 بعد از ظهر، 54906 بار مشاهده شده، 82 نظر، PDF،



ghasem در 11 سال و 6 ماه و 17 روز و 5 ساعت و 50 دقیقه پیش گفته

خواهرم به خدا اعتماد کن که هیچ کارش بی حکمت نیست

دیدگاه در 11 سال و 6 ماه و 17 روز و 4 ساعت و 7 دقیقه پیش گفته

به نام خدا

سلام و عرض ادب

قانون طبیعت اینه؛ آویزونی گُریزونه، گُریزون آویزونه

موفق باشید

amitish در 11 سال و 6 ماه و 16 روز و 22 ساعت و 16 دقیقه پیش گفته

عزیزم تو بدبخت نیستی مشکل اینکه بدبختی رو باور کردی چقدر راحت میگی بدبختم سخته قبول دارم ولی با غصه خوردن چیزی درست نمیشه به قول خودت داره با کس دیگه ای ازدواج میکنه و مال کس دیگه ای میشه پس فراموشش کن یا کم کمش با این مسئله کنار بیا برو پیش یه مشاور و مشکلتو خودت حل کن در برابر احساست بایست و با بد بختی اه بجنگ

donya در 11 سال و 6 ماه و 16 روز و 18 ساعت و 53 دقیقه پیش گفته

سلام تورو خدا نگید بدبختید درسته من جای شما نبودم و نیستم اما میدونم چه حالی داری خیلی زجرآوره وقتی احساس آدم نادیده گرفته بشه خودتو بدبخت ندون همه چی که دوست داشتن نمیشه حتما خدا نخواسته بهم برسین تو دلت میگی پس اگه میدونست چرا آورد تو زندگیم و مهرش گذاشت تو دلمو و از این حرفا ولی این قانون طبیعته سرنوشت آدمای زیادی سرراهت قرار میده و درنهایت قلب توِیه که تصمیم میگره با کی باشه این وسط ممکنه آدم ضزبه بخوره آسیب بببینه ولی نباید دنیا رو به خودش زهر کنه هیچوقت به خدا نگیم چرا چرا چون هیچکار خدا بی حکمت نیست.فقط الان باید فراموشش کنی چون مجبوری با خودخوری فقط خودتو نابود میکنی خدا به آدم نعمت فراموشی داده باور کن روزی میرسه که به این حرفای خودت میخندی

البته ببخش اینجوری میگم آخه میدونم من خودم عین حرفای تورو زدم. شاد باش و از زندگیت سلامتیت جوونیت استفاده کن خنده و شادی حقته بهترینا رو برات آرزو دارم.

تی تی در 11 سال و 6 ماه و 16 روز و 10 ساعت و 11 دقیقه پیش گفته

آدم خاصی نیستم اما حس خاصی دارم. عزیرم گاهی آدم های میرن نه ینکه دلیلی برای موندن ندارن بلکه آنقدر کوچکند که ظرفیت حجم بالای محبت تورو ندارند. یادت باشه آدمها نه دروغ میگن نه زیر حرفشون می زنن اگر چیزی میگن صرفا از روی احساساتشون تو همون لحضه است نباید روش حساب کنی. به عنوان یک همجمس خیلی درکت می کنم

فرزاد در 11 سال و 6 ماه و 16 روز و 6 ساعت و 10 دقیقه پیش گفته

عزیزم ادم اختیار داره ادم حقه انتخاب داره نباید هرچی میشه بگیم خدا میخواد یا قسمت این بوده تو اونو انتخاب کردی و اون یکی دیگه رو میخواد..تازه 21سالته واسه شروعه دوباره هیچوقت دیر نیست..باخودت فکر کن اون چطور آدمی بوده به همه ی حرف ها و اعمالش خوب فکر کن حتی شده بنویسشون یه پسره پاک و عاشق هیچوقت به کسی که میگه دوسش داره و واسه ازدواج انتخابش میکنه پشت نمیکنه..درضمن آیا اونم تو رو واسه ازدواج میخواست یا دوستیه موقت..مجبوری فراموشش کنی و دوباره شروع کنی پدرمادره خوبی داری و زندگیه خانوادگیت ارومه پس میتونی با قدرت شروعی دوباره داشته باشی..عزیزم بایک پسره پاک و با خدا ازدواج کن..بهت قول میدم قسم میخورم خدا کاری میکنه تا بعد از یه مدت کاملا فراموشش کنی

الناز در 11 سال و 6 ماه و 16 روز و 1 ساعت و 27 دقیقه پیش گفته

 

ما فکـر میکنیـم بدتـرین درد

از دسـت دادن ِ کسـیه که دوستـش داریم

امـا …. حقیقـت اینه که :

از دست دادن خــودمـون ،

و از یــاد بردن اینکه کـی هستیـم و چقدر ارزش داریم

گـاهی وقتــها خیلــی دردنــاک تـره

sasm3d در 11 سال و 6 ماه و 15 روز و 20 ساعت و 13 دقیقه پیش گفته

دختر جان اگر میخواهی شاد باشی 

با جنس مخالف رابطه احساسی برقرار نکن تو این سن و سال 

اخرش همین آش و همین کاسست 

donya در 11 سال و 6 ماه و 15 روز و 18 ساعت پیش گفته

سامان خیلی قشنگ گفتی واقعا همینطوره

hesam در 11 سال و 6 ماه و 15 روز و 17 ساعت و 12 دقیقه پیش گفته

سلام

اول از همه واسه همه جیز به خدا توکل کن

دوما قرار نیست هرکی وارد زندگیت میشه واسه تو باشه

خیلیا میان توی زندگس چیزیو بهت بگن و برن

کاری کنن که تو یچیزی رو تو متوجه بشی

این هم 100% همینجور بوده

ظمنا دوای دردت زمان

به مرور زمان همش درست میشه

به خدا توکل کن

درپناه حق

nazanin در 11 سال و 6 ماه و 15 روز و 1 ساعت و 20 دقیقه پیش گفته

من مجبورش نكردم من بخواد يا با من بمونه. اكه ميكفت دوسم نداره راحتتر كنار ميومدم.تا كمتر ازيه هفته قبلش كه بكه ميخاد ازدواج كنه هي ميكفت دوست دارم و دلتنكتم,ولي همش دروغ بود,مكه من ازش خواستم بكه؟

ازدواجشم الكي بود رفته با يكي دوست شده,اين يعني همه حرفاش دروغ بوده و تو اين مدت فقط ازيتم كرد,فقط ميخاست من زجر بده.

هميشه خوبي كردم به همه ولي از همه جز بدي جيزي نديدم.

nazanin در 11 سال و 6 ماه و 15 روز و 1 ساعت و 16 دقیقه پیش گفته

تي تي جان اين روزا  ادما خيلي راحت دروغ ميكن متأسفانه.

nazanin در 11 سال و 6 ماه و 15 روز و 1 ساعت و 13 دقیقه پیش گفته

اقا فرزاد  ديكه به كسي اعتماد نميتونم بكنم فعلا,ميدنم همه مثل هم نيستن ولي خب اعتماد دوباره واسم سخته

nazanin در 11 سال و 6 ماه و 15 روز و 1 ساعت و 11 دقیقه پیش گفته

اميدوارم زمان تا از بين نرفتم همه جي رو درست كنه حسام

nazanin در 11 سال و 6 ماه و 15 روز و 1 ساعت و 8 دقیقه پیش گفته

مرسي از نظراي همتون دوستاي خوبم

mohammad1371 در 11 سال و 6 ماه و 14 روز و 6 ساعت و 30 دقیقه پیش گفته

سلام خواهر جون 

من محمدم به عنوان برادر کوچکتراز خودت از دستت ناراحتم و دلشکسته

خوب اون که این کارو با تو کرده : از پیشت رفته 

ما : کل آدمهای روی زمین همه خواهرو برادریم : ما که از پیشت نرفتیم : همیشه تو قلبمون هستی و دعات میکنیم

خانوادت که از پیشت نرفتن

حضرت فاطمه که از پیشت نرفته 

استغفرالله : خدا که از پیشت نرفته

پس چرا انقدر دلشکسته ای 

پس چرا انقدر نا امیدی

من قسم میخورم که

: انشاالله در آینده زندگی ای به سرنوشتت میپیونده که همه حسرتش میخورن : چون تو به خوبی از امتحان الهی بیرون اومدی

البته اگه از همین الآن حضرت فاطمه رو تو قلبت احساس کنی و با یاد خدا آرامش بگیری و با خوندن هرشب سوره فاطر شیطان رو از خودت دور کنی و فرشته هارو جذب

حالا خواهر جون اگه بازم حرفام روت تاثیری نداشت بگو تا بازم برات توضیح بدم که انقدر خودت و مارو دلشکسته نکنی 

nazanin در 11 سال و 6 ماه و 14 روز و 18 دقیقه پیش گفته

جون دلم شيكوندن,,حتي دوستاي نزديكم,ازهر دستي دادم دست ديكم فقط انتظار كشيد.

خرد شدم,له شدم,خيلي جيزارو نكفتم,هيجكي نميدونه من جي كشيدم.

تنها اميدمم خداست ايشاا... يه روزم به حرفاي من كوش ميده.

hichkas در 11 سال و 5 ماه و 27 روز و 16 ساعت پیش گفته

man vaghean nemifahmam mellat chera har balai sareshoon miad gir midan be in khoda

nazanin در 11 سال و 5 ماه و 26 روز و 23 ساعت و 48 دقیقه پیش گفته

man be khoda gir nadadam hichkas,vaghti adama narahatan hamechio az cheshe khoda mibinan,khode to ham hamini.

hichkas در 11 سال و 5 ماه و 24 روز و 19 ساعت و 21 دقیقه پیش گفته

mikham begam ke na ama az ye taraf doros migi chon chize dgi nadarim ke begim 

ok to rast migi man ghabool mikonam 

ama khodamam migam vali vase takhlieye ravani na inke vaghean hamchin chizi bashe

nazanin در 11 سال و 5 ماه و 23 روز و 21 ساعت و 59 دقیقه پیش گفته

are khob maloome ke hamchin chizi nis

saba در 11 سال و 5 ماه و 8 روز و 19 ساعت و 57 دقیقه پیش گفته

سلام عزیزم . تو اصلا" بدبخت نیستی . اتفاقا" خیلی هم خوشبختی . اینو بدون که اگه واقعا"دوستت داشت هیچوقت تنهات نمیذاشت . چه بهتر که این اتفاق زودتر افتاد . به خدا توکل کن . انشاالله یکی بهتر از اونو واست بفرسته . یه عاشق واقعی. وسعی کن هیچوقت به هیچکس دل نبندی . اول بزار بقیه عاشقت بشن تا هیچوقت نشکنی گل نازم .

nazanin در 11 سال و 5 ماه و 7 روز و 2 ساعت و 52 دقیقه پیش گفته

mersi saba joon,are midoonam azizam,dg havasam jame,in zamoone delet bayad az sang bashe
admin گفته:
لطفا فارسی تایپ کنید

محمود در 10 سال و 12 ماه و 2 روز و 19 ساعت و 38 دقیقه پیش گفته

ببین دوست عزیز"بجون خودم ارزش غصه خوردنو زانوی غم بغل کردنونداره ک نداره.بنظرمن توخیلی خوشبخت وخوش شانسی ک الان این اتفاق واست افتاده اگه بااین پسرک گفته دوست داره نامزد میکردی یاازدواج میکردی وبعدبهت میگفت دوست نداره وتنهات میزاشت اون وقت میخواستی چیکارکنی"لابدحتماخودتومیکشتی.پس بقول دوستمون زمان تنهاچیزیه ک میتونه کمکت کنه پس بخداتوکل کن باگذشت زمان همه چی درست میشه...

هستی در 10 سال و 9 ماه و 18 روز و 2 ساعت و 13 دقیقه پیش گفته

سلام من خیلی آدم بد بختی ام با آدمای خیلی لجبازی زندگی میکنم/به خاطر اونا خیلی چیزا رو از دست دادم/دیگه طاقت ندارم اگه از خدا نمیترسیدم تا حالا خودمو کشته بودم/دیگه نمیتونم/تر خدا جوابمو بدین منتظرم...

M در 10 سال و 7 ماه و 8 روز و 8 ساعت و 10 دقیقه پیش گفته

بابا بیخیال منم خودم 1 سال از تو بزرگترم و همچین چیزی رو تجربه کردم میدونم چی میگی و چقد گریه میکنی ولی اصلا ارزش نداره بره گم شه میدونم سخته ولی اینو همیشه از من به تو نصیحت هیچ وقت احساساتی نباش  به خودت بگو وقتی اون منو نمیخواد من بخوامش به جهنم که رفته میدونم آدم حرصش در میاد ولی این طبیعیه بعد یه مدتی فراموش میکنی اینم بگم پسر جما عت خیلی خیلی کم میشه با دوست دخترش ازدواج کنه همشون همینطورن کلی ابراز علاقه میکنن آخرشم هیچی تازه بعضیاشون اینقد پرو هستن حتی ازدواج میکنن و دوباره اس میدن به طرف اینم بدون دیگه واسه پسرجماعت تره هم خورد نکن 

یه بنده خدا در 10 سال و 6 ماه و 11 روز و 7 ساعت و 31 دقیقه پیش گفته

زندگی در ایران یه حالت از بدبختی هست که خدا به یک عده مثل ما عنایت می کنه. آدم های ساده و خوب مثل ما بدبخت هستن توی ایران. ولی اگه ما آدم قالتاق و بد جنس و حقه بازی بودیم، در ایران ، احساس راحتی و امنیت می کردیم و برامون خیلی خوش میگذشت. متاسفانه!

donya در 10 سال و 6 ماه و 10 روز و 21 ساعت و 6 دقیقه پیش گفته

اینکه خودمون خوشبخت بدونیم یا بدبخت همش ب دید خودمون برمیگرده

ب چیزایی که بهشون اعتقاد داریم نوع فکرامون

همه میدونن که جدا از سرنوشتی که واسه هرکس تعیین شده

ما خودمون هم ب اندازه ای زیاد در عاقبتی که در انتظارمونه دخیل هستیم

اگه احساس بیچارگی و بدبختی میکنیم نباید اینو ب ساده بودن خودمون ربط بدیم

یا اینکه بگیم خدا این بدبختی رو ب ما داده

نه اصلا اینطور نیس

خدا همچین کاری نمیکنه

و گفته که انسان های ستمگر و ستم دیده با هم برابر نیستند

و کسایی که حق باز و بدجنسن مسلما عاقبت خوبی ندارن چون خدا حواسش ب همه بنده هاش هست و نمیذاره در حق بنده ای ظلم بشه

این دنیا دار مکافات هست و اعمال و رفتار ما درست حکم یک بومرنگ رو داره

که هرکار بکنیم ب خودمون برمیگرده

و کسانی که به این قانون اعتقاد دارن همیشه میدونن که همه توی این دنیا سزای اعمال خودشونو میبینن کسانیکه ظلم و گناهشون بیشتره در اخرت ب بقیه مجازاتشون میرسن

فرزان در 10 سال و 5 ماه و 11 روز و 20 ساعت و 58 دقیقه پیش گفته

الان فهمیدی که نباید زود دل بند یکی شد...                                                      

هدیه در 10 سال و 5 ماه و 6 روز و 7 ساعت و 12 دقیقه پیش گفته

سلام به دوستان عزیزم:

من وپسرعموم از بچگی عاشق همدیگه بودیم واسه هم میمردیم اگه یه روزهمدیگرونمیدیدیم  ولی الان یک هفتس ازم جداشده میپرسم چرا  میگه من دوسال عاشق یه دختره شدم نمیخوام بهش خیانت کنم میگم چرابه من خیانت میکنی ولی به اون نه؟ میگه تو فامیلی من میخوام با غریبه باشم.دیگه نمیدونم چیکار کنم؟از زندگیم خسته شدم ..من بدبخت بخاطر اون چندتا از خواستگارامو جواب رد دادم ولی اونه نامرد منو تنها گذاشت؟بخدا چندبار قصد خودکشی داشتم فقط از پدرومادرم ترسیدم .دیگه واقعا کم آوردم چرا خدا مارو فراموش کرده دلم بدجور شکسته.کارم شده فقط گریه کردن..شما کمکم کنید خواهش میکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

fatima در 10 سال و 5 ماه و 1 روز و 10 ساعت و 17 دقیقه پیش گفته

سلام،من فکر میکنم تو زندگی بدبخت ترینم ؛ البته نه بخاطر پول وضعمون خوبه اما تو خونمون هرروز دعواست . نه بابام و نه مامانم من رو اصلاً درک نمیکنن،بعدشم میگن ما تورودوست داریم و موفقیتت رو میخوایم.

اما این طور نیست ...! اوف بابام که ادعاش میشه دوسم داره رفته یه زن دیگه هم گرفته

آخه این دوست داشتنه ها!!!

بابا من13سالم بیشتر نیست

به خدا اینقدرگریه کردم چشام ضعیف شده

مامانمم گذاشته رفته من موندمو......

ترو به اما حسین(ع) ترو به اون کسی که میپرستید برااااااااااااااااااااااام دعا کنید!!!!!؟؟؟؟؟

من خیلی تنهام.........................................

saeid در 10 سال و 3 ماه و 28 روز و 3 ساعت و 15 دقیقه پیش گفته

منم اصلا حالم خوب نیست خدا خوب نیست چون  الان دارم دو سال از خدا می خوام مشکلمو حل کنه خودمم به هر دری زدم که اون مشکل رو حل کنم ولی انگار خدا خوابیده و صدایی منو نمی شنوه نمی دونم دیگه باید چیکار کنم ؟

tati در 10 سال و 2 ماه و 7 روز و 21 ساعت و 20 دقیقه پیش گفته

سلام

عزیزم اینهاکه میگی بدبختی نیست.پس آدمی مثل من که 30 سال سن داره وهنوز هیچی تو زندگیش نداره .یک عمر سگ دو زدن یک عمر تلاش بعدم که برمیگردی به زندگیت نگاه میکنی می بینی هیچی نداری واون چیزهایی هم که داشتی از دست دادی وراه برگشتی حتیی نیست اونوقت اسمشو چی میزاری .خسته شدم .باور کنید راهمو پیدا نمینم مثل یک کلاف در هم پیچیده سر رشته زندگیم گم شده .فکر میکردم باید خودم همه چی داشته باشم از زمانی که آهنگ جدایی از پدر و مادر کردم  تازه شروع مشکلاتم بود .تقصیر خودخواهی های خودم بود فک میکردم خیلی میفهمم اما حالا تازه اعتراف میکنم که من نتونستم .نتونستم از خودم به عنوان یک دختر نگه داری کنم ونه تنها زندگیمو ساده کف دستم گرفتم حتی بهم ثابت شد که باید کنار پدر ومادرم میموندم لعنت به من

negarin9090 در 10 سال و 2 ماه و 7 روز و 14 ساعت و 15 دقیقه پیش گفته

بهتر که رفت



نه تنها غصه ی کسی رو که رفته نخور بلکه اونی رو هم که می مونه حسابی امتحان کن ببینی واقعا موندنیه یا نه



بعضی ظاهرا می مونن اما بعدا می بینی ای وای کاش رفته بود اینکه هفت بنده دلش پیشت نیست



خودتو دست کم نگیر



دخترا تا دخترن خیلییییییییییییییییییییی ارزش دارن حتی کسی که یه چهره ی معمولی داشته باشه



کتاب آیا تو آن گمشده ام هستی نوشته ی باربارا آنجلیس رو بخون 3 جلده نظرت رو راجع به ازدواج دگرگون می کنه



این ضرب المثل یه دنیا توشه برای تو :



دستی که از من کنده شد می خوام سگ بخورش



عزیزم ممکنه یه روزی بیاد با یکی خیلی بهتر از این ازدواج کنی و اونوقت خدا رو شکر کنی که خوب که نشد ....



مواظب دلت باش و حتما کتابی که گفتم رو بگیر بخون دوای درد توهه.

پر يسا در 9 سال و 8 ماه و 28 روز و 22 ساعت و 31 دقیقه پیش گفته

به نام خدا

سلام به همگي

اسم من مهم نيست كه ...... هستش!

ولي هيچ كس به اندازه من معني بيكسي رو نميدونه معني بدبختي رو نميدونه!

از بچگي تا حالا اينقدر سختي كشيدم فقط خودم بودم و خودم!

الان هم كه سالهاست شوهرم يه زن ديگه گرفته منو رها كرده رفته با اون بدون هيچ حمايتي!

بازم خدارو شكر كه سالم هستم و مي‌تونم كار كنم ولي بدبختم چون هنوز دوستش دارم و نميتونم فراموشش كنم ترا خدا برام دعا كنيد.

به اميد روزي كه منجي ما بياد

fayu در 9 سال و 8 ماه و 25 روز و 7 ساعت و 34 دقیقه پیش گفته

پریسا رفیق



خدا هست دوتا فرشته هم بالا شونته خودتم هستی

4نفر که تنها نیستن ....

دست سرد در 9 سال و 5 ماه و 14 روز و 16 ساعت و 43 دقیقه پیش گفته

سلام دوستان.من هرچی میکشم از دست این دختراست اول با خوبی و خوشی میان جلو بعد میگن عاشقت هسن در صورتی که فقط ی احساس احمقانست بعد با این عشق الکیشون کاری میکنن ک پسرا ازشون خسته بشن.هی به پسرا گیر میدن که اینکارو بکن اون کارو نکن حالا خودتون دیگه باقیش رو حدس بزنید چی میشه

رعنا در 8 سال و 11 ماه و 2 روز و 5 ساعت و 27 دقیقه پیش گفته

میگم جمع کنید این حرفارو بابا دوروزه زنده ایم بخندید از ته ذل

رعنا در 8 سال و 11 ماه و 2 روز و 5 ساعت و 27 دقیقه پیش گفته

میگم جمع کنید این حرفارو بابا دوروزه زنده ایم بخندید از ته ذل

پريا در 8 سال و 8 ماه و 25 روز و 15 دقیقه پیش گفته

سلام.من بچم.هيچكي دوسم نداره.حتي نميدونم كه خدا منو دوس داره يا نه مدرسه ميرم.مامان بابام سواد آنچنان ندارن كه از راديكال و اينا سر در بيارن.منم همه ي درسام و خودم ميخونم.وقتي واسه مسجد رفتن طول ميدم،مامانم منو ميفرسته جلو.خودش پشت سرم بعد تا مسجد يه ريز جيغ ميزنه.خستم.به وسايلي كه واسه جهاز دخترعموم ميگيرن حسوديم ميشه.تا گوشي دس ميگيرم بابام ميگه فرفري ميكنمش بيرون.ميمونه درس خوندن كه نبايد توش حساسيت به خرج بدم چون يابام پارش ميكنه.من حق ندارم كه با مداد نوكي بنويسم.وبابام همه ي فحش ها رو ترجمه ميكنه.مثلا ميگم ساكت شو.ميگه يعني خفه شو.وسواسم دارم.ميگين چي كار كنم؟

فرشته در 8 سال و 6 ماه و 27 روز و 20 ساعت و 48 دقیقه پیش گفته

اینای میگین هیچکدوم دردنیست درداینه بخاطر ی اشتباه کوچیک بابات دیگه ادم حسابت نکنه درداینه این همه سال تو ی خونه باشین وبخاطر ی اشتباه کوچیکه ده سال پیش بابات ده ساله توخونه ادم حسابت نکنه صدات نکنه محلت نده.درد اینه توجمع صداش بزنی ومحلت نده اینجاس ک میشکنی ,درداینه باهمه اعضاخانوادت حرف بزنه جز تو,درداینه بودونبودت براش فرق نداشته باشه ,جلوهمه خوردت کنه

اینا دردن اینا بدبختین نه حرفاشما

زهرا در 8 سال و 6 ماه و 16 روز و 20 دقیقه پیش گفته

بچه ها حال من خیلی خرابه،از زندگی سیرم، دیگه نمیتونم ادامه بدم

بدبخت در 8 سال و 6 ماه و 9 روز و 2 ساعت و 16 دقیقه پیش گفته

بد بخت تراز خودم تاحالا ندیدم از بچگی اسیر بیمارستانا بودم یه عضو سالم ندارم یه چشمم مادرزاد کم بیناس رحمم ناقصه و درد های قاعدگی شدیدی دارم زانوم انحراف داره میگرن دارم تپش قلب دارم آرتوروز دست دارم اوره خونم بالاست کمبود شدید ویتامین دی دارم ورم معده دارم تو هیچ کاری تمرکز ندارم و حواسم پرته حتی تو عشقم شکست خوردم خیلی افسرده و ناامیدم پدرم فوت کرده یه مادر پیر دارم که باید ازش نگهداری کنم یه برادر پست دارم که چشمش به مال پدرمه و منتظره مادرم بمیره و منو از خونه بیرون کنه هیچکس رو تو این دنیا ندارم حتی خداهم دوسم نداره بدبخت تر منم هست؟؟؟

محمد در 8 سال و 4 ماه و 19 روز و 19 ساعت و 24 دقیقه پیش گفته

باسلام برمحمدوال محمد(ص)وخاندان پاکش .بنده 23سالمه اهل استان یزدمغازه دارهستم چندساله دارم کارمیکنم .شغلم سیستم صوتی هست .برای هیئت ها.جشن هاسیستم میدهم .ولی متاسفانه به هرکه اعتمادکردم ازاعتمادمن سواستفاده کردند.چجوراسم ماشیعه علی هستیم دم خدامیزنیم خداگفته اول حق الناس .بخداقسم حقم راخوردندازساده گریم سواستفاده کردند.نیمه شعبان امسال امدندبه اسم امام زمان جنس ازم گرفتندوحقم راندادندوالان که الان بنده رادارندمیبرندزندان بخاطر.اعتمادبه شیعیان مولایم علی کردم .ایناشیعه مولایم علی نیستند.بخداقسم پای سمت چپم رباط پاره کرده دوساله بایدعمل کنم پول ندارم .قلبم بایدانژیوکنم پول ندارم ای کاش کسی بودرسیدگی میکرد.

یه مادر در 8 سال و 2 ماه و 27 روز و 7 ساعت و 45 دقیقه پیش گفته

سلام بچه ها.

منم یه زنم و مادر یه پسر خوشگل و خواستنی خیلی دوسش دارم و از دست پدرش خسته شدم هر روز یه شغلی داره ولی بازم هر روز بیکاریه الانم دوباره بیکار شده دیگه خسته شدم از دستش حالا دوره افتاده توی نیازمندیها ببینه شب عیدی کجا کار میدن پیش همه خجالت زده ام پیش خانواده ام و خواهر و برادرهام از ترسم به کسی چیزی نمی گم فقط مادرم می دونه اون بنده خدا هم کاری از دستش برنمیاد میگه خودت خواستی من الان چکار منم برات.

پیش پسرم شرمنده ام الان که باید تفریح کنه و خوش باشه همش گریه های منو و ناراحتی پدرش رو می بینه چی بگم هر چی به خدا میگم یه نگاهی بکن یه لطفی انگاری قهر کرده دیگه کاری از دستم برنمیادش نمی دونم چکار کنم کاش یکی دستمون رو می گرفت و یه کاری برای این شوهر بی مسئولیت من می کردش شایدم خدا می خواد بگه خودم رو از این زندگی بکشم بیرون شاید اینکار رو کردم نمی دونم دیگه.

ناشناس در 8 سال و 2 ماه و 20 روز و 21 ساعت و 58 دقیقه پیش گفته

من یه دخترم هیچوقت به عشق و این چیزا اعتقاد نداشتم همیشه میگفتم من عاشق نمیشم و دوس ندارم ازدواج کنم حالا این دختر عاشق شده عاشق پسرعموش بین ما هیچ رابطه ای نبوده و نیست هیچکسم نمیدونه من همچین حسی دارم یک سال با یادش زندگی کردم شب و روزمو با یادش گذروندم اصن عشق چیه میاد دیگه حالا این عاشق امروز شنیده عشقش میخواد ازدواج کنه بعد از سه ماه ندیدنش منتظر بودم که همین روزا لااقل از دور ببینمش ولی امروز... من همیشه فکر میکردم اونم ی حسی به من داره ولی با این خبر...نمیدونم چیکار کنم حالم داغونه همه چی تموم شد میخواد ازدواج کنه مرد رویاهای من...هیچ وقت فکر نمیکردم به اینجاها برسم اصلا فکرشم نمیکردم الان میگید چیکار کنم کاش لااقل میدونست این عشق منو نسبت ب خودش خیلی داغونم کرد دلم داد بزنم بگم لعنتی من عاشقتم چرااااا چرا من عاشقت شدم چرا منو عاشق خودت کردی چرا من به اینجا رسیدم چرا خدایاااااااا

زهرا در 8 سال و 2 ماه و 19 روز و 19 ساعت و 19 دقیقه پیش گفته

سلام عزیزم فکر کن لیاقتتو نداشته غصه نخور

تینا در 8 سال و 2 ماه و 12 ساعت و 8 دقیقه پیش گفته

من واقعا بانظره یه بنده خدا موافقم هرچه قالتاق تر وبدجنسترو حقه بازتر باشی شادتری نازنین جون فکرمیکنی بااون حقه باز ازدواج میکردی خوشحال بودی؟من یه نفرازبچگی دوسم داشت وباهاش ازدواج کردم درحالی که خودم راضی نبودم ولی چی شد؟هرروز بدتراز دیروز آزارم میده ازدسته پدرومادرمم واقعا ناراحتم که چطور بااینده دخترشون بازی کردن چند ساله شبو روز ندارم کاش تودنیا تنهای تنها بودم لااقل کسی شبو روز برام تصمیم نمیگرفت چکارکنم چکار نکنم همسرم که یه دیکتاتوره واقعیه پدرومادرمم هم که بدتر اصلا به زندگیم هیچ امیدی نیست هرکی هرکیه ولی باز دارم خودمو محکم میگیرم حتما خدا یه زمانی دلش برام میسوزه البته تازگی یه اتفاقایی افتاد فهمیدم خدا جای حق نشسته هرکی هرجور میخواد باشه من میخوام همیشه پاک بمونم وپاک باشم لااقل پیشه خدا روسفیدم ووجدانم راحته ازهیچکی دله خوشی ندارم خانواده شوهرم که انگارمن به جای خون اومدم ازخانواده خودمم دله خوشی ندارم همیشه احساس تنهایی میکردم ولی تازگی بااین اتفاقا یکم آروم شدم وتصمیم گرفتم مثه همیشه آروم وساکت وپاک باشم میدونم خدا دلش یه روزی برام میسوزه.تازه آجی اگه تنهایی بدبود الان خدا تنها نبود تنهایی یه چیزش خوبه کسی نیست که آزارت بده.آروم باشی پروانه خوشبختی هم آروم آروم میشینه روی شونه ات.

نوش اذر در 8 سال و 1 ماه و 12 روز و 9 دقیقه پیش گفته

خندیدن درهای موفقیت را به روی انسان باز میکند

زهرا در 8 سال و 23 روز و 6 ساعت و 46 دقیقه پیش گفته

همتون بدبختیو توی شکستای عشقیتون میبینین...هه...چقدر بی دردین شماها

حسین در 7 سال و 11 ماه و 22 روز و 6 ساعت و 57 دقیقه پیش گفته

من با زهرا صد در صد موافقم..

میترا در 7 سال و 10 ماه و 14 روز و 5 ساعت و 11 دقیقه پیش گفته

من بارها ازین شکستاخوردم واسه همشون گریه کردم الان ک فکرشو میکنم میگم چقد ساده و احمق بودم ارزش نداره واسه یه جنس بی لیاقت خودتو ب آب آتیش بزنی.بقول یکی ازدوستان دوس پسرنگیری خیلی ب خودت خوبی کردی.اصلا خدا هم واسه این میگه رابطه برقرار نکنیم چون میدونه که دلشکسته میشیم.من خودم از رپ تجربه اینارومیگم چون خودم سرم اومده

یک وست در 7 سال و 9 ماه و 29 روز و 23 ساعت و 1 دقیقه پیش گفته

عزیزم تو فقط بهش عادت کرده بودی چند وقت دیگه کاملا فراموشش میکنی فقط سعی کن بهش فکر نکنی و دوباره در گیر اینجور رابطه ها نشی اگه کسی واقعا دوستت داشته باشه پیشنهاد ازدواج میده نه پیشنهاد دوستی

با آرزوی موفقیت شما

علی آیدارو دوس داره در 7 سال و 7 ماه و 16 روز و 3 ساعت و 52 دقیقه پیش گفته

سلام.من الان 4ساله عاشق یه دختریم که خیلی دوسش دارم ولی الان شنیدم که باباش میخواد به زور اونو به پسر عموش بده .خیلی داغونم یا خودمو میکشم یا پسر عموشو

مهسا در 7 سال و 7 ماه و 13 روز و 23 ساعت و 20 دقیقه پیش گفته

قلبم نمیکشه بعضا

فاطمه در 7 سال و 6 ماه و 2 روز و 23 دقیقه پیش گفته

شاد باش بابا اصن فکر اینارو نکن فقط زندگی تو ادامه بده باهاش نجنگ راه بیا ایشالا خدا خودش یه آدم خوب و قسمتت میکنه توهم راضی باش به رضا خدا اون بهتر میدونه ما آدما هرگز عقلمون به حکمت خدا نمیرسه من خودمم بعضی وقتا همش میگم خدایا چرا ولی بعد دوباره فکر میکنم میبینم خدا خودش بهتر میدونه .موفق باشین همگی

مهدی در 7 سال و 5 ماه و 12 روز و 14 ساعت و 15 دقیقه پیش گفته

انقد ازین ادما تو زندگیت بیان برن که فکرشم نمیتونی بکنی..یه درمون هم هس برا این دردا اونم گذره زمانه..یکیو میشناسم تو پونزده سالگی عاشق شد و شکست خورد تمام استعداد درسی که داشت رو کنار گذاشت دوباره تو بیس و سه سالگی عاشق شد بازم شکست خورد کاره خوبشو گذاش کنار ده سال افسرده شدو خودشو تو خونه حبس کرد بزور قرص زنده بود..یه روز بخودش اومد و گفت من فقط یبار به دنیا میام که زندگی کنم تا الان فقط به فکر عشقم بودم بعده این فقط میخوام بخودم فکر کنم..شروع کرد پیاده روی قرص و کنار گذاشت بیخود برا خودش میخندید بعدش شروع کرد به درس خوندن رفت پیش دانشگاهیشو گرفت با اینکه دیپلمش فنی بود بعد کنکور تجربی داد چهار بار مردود شد با رتبه های شیش رقمی ولی بالاخره تو سی و دو سالگی پزشکی قبول شد..الان یه ورزشکاره دانشجوعه موفق نیس ولی در اینده خیلی موفق خواهد شد چون شتاب عجیبی گرفته تو این زمینه الانم فقط میخنده و میگه خدا بد جور نوکرتم که با چکی که زدی تو گوشم دوباره منو از نو خلق کردی و توگوشم خوندی فقط خودت مهمی پسر..الانم خدا به شما میگه فقط خودت مهمی کافیه چشاتو ببندی و صداشو بشنوفی..به خودت بیا جوان..علی علی

مهدیه در 7 سال و 3 ماه و 13 روز و 23 ساعت و 39 دقیقه پیش گفته

سلام به دوستام

منم یکی رو خیلی  دوست دارم.ولی میدونم بهش نمیرسم.نمیدونم چطور  بهش بگم و خودم چطور ازش دور شم.اون هم زبونم نیس.تو بدترین شرایط کنارم بوده.مطمئنم نیستم منو برا زندگی انتخاب کرده چون کلا زود عاشق میشه سر درگمم.

مهراین در 7 سال و 2 ماه و 10 روز و 4 ساعت و 47 دقیقه پیش گفته

سلام درسته همه شما غم دارین غم هر کی به اندازه ی خودش سخته ولی من دیگه چقدر بدبخت من دختریم که درسم ضعیفه هنوز دیپلومم رو نگرفتم دو روز دیگه میگیرم البته شاید و همه منو مسخره میکنن بهم میگن بی عرضه من دختریم که قیافه ی بدی ندارم ولی چون یه کم مغرورم حتی تاحالا یه دوست پسرم ندارم یعدونه خاستگار خوب ندارم من دختریم که همه ی فامیلای مادر و پدرم پولدارن ولی ما نیستم وقتی میریم مغازه اونا هر چی میخوان میخرن ولی من...........من پدری دارم که هی بهم سرکوفت میزنه که بی لیاقت بلد نیستی درس بخونی دختر و دختر عموم مسخرم میکنن چون همیشه میخندم بهم میگن بی غم ولی از کجا میدونن من بی غمم من ادمیم که منتظرم مادرم بره بیرون اهنگ بزارم بد انقدر گریه کنم که نفسم بند بیاد حالا کی بدبخت تره من یا شما

پرنیا در 7 سال و 2 ماه و 3 روز و 6 ساعت و 15 دقیقه پیش گفته

حالا که من از همه بدبخت ترو بدشانس ترم 

همیشه به هرکی خوبی کردم جز بدی چیزی ندیدم هرکی میاد. تو زندگیم انگار با من یه دشمنی دیرینه ای داره میخواد فقط زندگیمو خراب کنه اخه چرا مگه من چه بدی کردم بهشون 

با یه پسری دوست بودم نزدیک یه سال باهم بودیم هی منو. با اون. عشق قبلیش مقایسه میکرد همش از اون میگفت با اینکه دختره بهش خیانت کرده بود. ولی باز این دوسش داشت اونوقت من که اینهمه بهش اهمیت میدادم منو ندید میگرفت عکسشو تو. گوشیش داشت بعدشم ازاونور بهم میگفت نه من عاشقتم به کسی فک نمیکنم جز تو که همش چرت بود فقط میخوام بگم چرا انقد بدشانسم که از بین ایییییییین همه آدددددم تو دنیا مضخرفتریناش باید. سر راه من سبز شن مگه من آدم. نیستم مگه لیاقت خوشبخت شدنو ندارم چرا این همه بدبختی میاد سرم دوس دارم از ته دلم بخندم کنار یکی باشم که واقعا دوسم داشته باشه نه همش دروغ بگه 

Shayan در 7 سال و 1 روز و 7 ساعت و 7 دقیقه پیش گفته

من پسري هستم ١٥ساله انقد مشكلات دارم مه بعضي وقتا فمر خود كشي ميزنه به سرم بعضي وقتا از شدت مشكلات تا ميتونم مست ميكنم شايد بهتر شم واي نميشم حالم خرابه خدا هم هيچ كاري واسه ما انجام نميده

Qazale در 6 سال و 12 ماه و 4 روز و 2 ساعت و 39 دقیقه پیش گفته

Age be in bashe man az hame bad bakht taram

ایدا در 6 سال و 12 ماه و 21 ساعت و 7 دقیقه پیش گفته

سلام.ای بابا...شما دردتون اینه که یکی گذاشتتون رفته...اما من چی تو خونمون هر مشکلی که بگید هست ..اعتیاد.طلاق بی کاری ...بی احساسی بحث دعوا...گوشه گیرم..خیلی دلم شکسته..هیچ کسیو ندارم که پشتو پناهم باشه من یه دخترم پشتو پناه میخام اما هیچ کسو ندارم بابام پیره و غصه بچه هاشو میخوره برادرام بیکارو دیوونه و معتاد به کدومشون تکیه کنم؟هییییییییی...تف به این زندگی...یکی ام دوست دارم ولی اون اصلن منو جزو ادمیزادا نمیدونه که بخا دوسم داشته باشه...ای کاش حداقل یکی بود که دلخوشیم بودو دوسم داشت تکیه گاهم میشد...اون که اصن منو نمیخاد....

ایدا در 6 سال و 11 ماه و 26 روز و 20 ساعت و 33 دقیقه پیش گفته

سلام تازه امروز یه درد دیگه ام ب دردام اضافه شد...خانواده پدریم بهم تهمت زدن.....هییییییییی.....لعنت به این دنیا...لعنت به بد بیاری... لعنت...

هستی در 6 سال و 8 ماه و 26 روز و 17 ساعت و 22 دقیقه پیش گفته

تو باید به خدا توکل کنی اگه نتونستی با خودت بگو عشق مثل سرطان میمونه با خودت بگو سرطان هم زود درمون میشه

یه تنها در 6 سال و 8 ماه و 26 روز و 8 ساعت و 8 دقیقه پیش گفته

بدبختم میدونی چرا؟چون در همه حال یارو همدم همه بودم و هستم اما هیچ کس یارو همدم من نیست.مجبورم به اینکه غم هایم را تبدیل به اشک کنم تا جای بقیه غم ها در دلم باشد ...همین

يه بنده خدا در 6 سال و 8 ماه و 16 روز و 23 ساعت پیش گفته

من يه دختر 13سالم که تويه خونواده فقير متولد شدم طولى نکشيد که عاشق شدم 6سالگى تو پيش دبستانى عاشق موسيقى شدم و به زور پدرم رو راضى کردم تا منو کلاس بنويسه رفتم کلاس ارف و نوبت رسيد به انتخاب ساز سرسختانه پيانو خواستم ولى پدرم منو سرکار گذاشت و فقط مى گف مى خرم حالا برات... اما نخريد و تا حالا هر شب خواب پيانو رو مى بينم و واقعا عاشقشم من يه ساعت هم کلاس پيانو نرفتم ولى بلدم پيانو بزنم وقتى هم که با برنامه تو ى تبلتم پيانو مى زنم کسى بهم توجه نمى کنه 

چيکار کنم؟؟؟؟؟

بنده خدا در 6 سال و 5 ماه و 9 روز و 2 ساعت و 14 دقیقه پیش گفته

اگر شما هم یک مادر سرطانی، یک خواهر ام اسی و یک خواهر روماتیسمی و هر دو جوان و یک برادر اعصاب و روان داشتید، چی می کردید؟ با پدری نا امید و خسته و پیر و حریص و خسیس.

آیا احساس بدبختی بدتر از این هم هست؟ اونوقت بخاطر سلامتی تون خدا را سپاس نمی گید؟ اونوقت بخاطر مسایل بی مورد و به قول خودتون شکست عشقی بدبختید؟ من با همه اینها توکلم به خداست و چشمم منتظر لطف و بخشایش اون و شفای همه بیماران و عزیزانم هست.

آنا در 6 سال و 2 ماه و 18 روز و 15 ساعت و 46 دقیقه پیش گفته

ای بابا بدبخت تر از منم مگه هسسسسسسست....

من دخترم 19ساله همیشه بین دوستام فامیل بحث عشقو عاشقی میشد من خندم میگرفت که اره هیچوقت من عاشق نمیشم هیچوقت نمیزارم پسری بیاد تو زندگیم ولی نمیدونم چی شد که یه نفر اومد تو زندگیم داغونم کرد یه بیشرف که اومد بازیم داد با التماس اومد تو زندگیم ادعا داشت که دوسم داره اما همش هوس بود داشت با رفاقت با من به دوسدختر 4 سالش خیانت میکرد همزمان با من و عشقش با یکی دیگه هم بود یکسال تمام مث افسرده ها شدم شبا با قرص میخابیدم روزا سر درد همش اشک صب تا شبم اهنگا مهراب گوش میدادم حالم بد بود خیلی دانشگاهم نمیتونستم برم درسمو افتاده بودم نتونستم پاسش کنم خاهرمم مریض تمام پول زندگیمون واس مریضیش رفت

از اونور موهای سفید بابام اشکای مامانم داغونم میکرد

خونمون ریخت بهم همش مجبور بودن بابام اینا برن این شهر اون شهر ماهم اواره ..

من میدونم اینکه اون پسروراه دادم تو زندگیم خریت خودم بوده اشتباه خودم به خدا ربط نداره ولی دلم برا خودم میسوزه که چرا باید یه لاشی بیاد تو زندگیم که جز عذاب برام هیچی نباشه

تازه تهدیدمم کرده که ابروم میبره به بابام میگه ما باهم بودیم ادم انقد پست ؟

بازم با این حال خدایا شکرت حتما یه حکمتی توشه ما همینجور میگذرونم تا بلاخره یه روز حالم خوب شه برا خواهرمم دعا کنید خاهش میکنم

میثاق در 6 سال و 2 ماه و 11 روز و 2 ساعت و 46 دقیقه پیش گفته

سلام

مشکل من چیه اخه مم چ گناهی کردم الان۲۳سالمه از طرف پدرو مادرهمش سرزنش همش مقایسه با دیگرون صبح تاشب میگن تو بدختی خاک توسرت کنن بهیچ دردی نمیخوری فلانی اینجوری میکنه فلانی اونجوری فکر اینو نمیکنن ک پسره باباش حمایتش میکنه هیچوقت سرزنشش نمیکنن از بچگی تا الان روز وشب مشکلم همینه حالم از خونه بهم میخوره

سرکارم ک هستم همش میگن بدبخت خدازده همش منو جلو دیگرون تحقیر میکنن اخه من چ مشکلی دارم چ گناهی کردم

آوا در 5 سال و 9 ماه و 2 روز و 5 ساعت و 29 دقیقه پیش گفته

اگه میخوای با یه پسر دوست بشی حتما باید اونا رو بشناسی

از نظر احساسات نمیشه یه دختر رو مساوی یه پسر دونست 

وقتی به رفتارشون دقت کردی تحلیل کردی سنجیدی میفهمی چقدر با اونا اختلاف داری بعد درست زمانیکه رفتارت مثه اونا شد حداقل تو مسایل دوستی 

میتونی از پسشون بربیای و واقعا رابطه بین دختر و پسر فرقی با دوتا آدم نداره

همونطور که همه ما تا حالا دوست ( هم جنس) داشتیم .

آوا در 5 سال و 9 ماه و 2 روز و 5 ساعت و 25 دقیقه پیش گفته

خدا وکیلی بعضی اتفاقا این طوری دلیل زیاد براش هس 

اینم بگم من هیچ وقت از سیاست خوشم نیومده ...

ولی فکر میکنم  اگه مدارس ایران مثه خارج مختلط بود بهتر از پس پسرا بر میومدیم 

نوروزی در 5 سال و 2 ماه و 24 روز و 22 ساعت و 32 دقیقه پیش گفته

سلام ۲۰ سالم بود با هزار امید ارزو ازدواج کردم از شانسم یه ادم بد گیرم اومد اول خودشو خوب نشون دادخیلی اذیتم میکرد گیر میداد دست بزن داشت گفتم بچه بیاد درست میشه بچه دار شدم بدتر شد که بهتر نشد اخرم خیانت کرد گفت نمیخوامت طلاق گرفتم با یه بچه خدا انشاالله پدرمادرشو لعنت کنه که حمایت نکردن انشاالله سر دخترشون بیاد واسع ارامشم دعا کنید ممنون

sa1234 در 5 سال و 26 روز و 18 ساعت و 33 دقیقه پیش گفته

سلام دختر۲۶ ساله هستم ازوقتی یادم میاد توجنگ دعوا محیط متشنج بزرگ شدم وهیچ وقت روزخوبی باپدرومادرم درخانه تجربه نکردم وضع مالی نرمال داشتیم ولی حتی یکبارمسافرت وتفریح معمولی نداشتیم من خواهر وبرادر بزرگترم ازداشتن پدرمحروم بودیم وفقط شاهدجسمش بودیم ولی من ازکودکی بدون دلیل خاصی ازمحبت مادرم هم محروم بودم ونمیدانم چرا بین من ودوبچه دیگش فرق میزاشت تابلاخره واردجوانی شدم پدرم مارو ترک کرد وخواهرم ازدواج ناموفق داشت گفتم شاید به ارامش برسیم ازنبودپدرم بقیه به ارامش رسیدن ولی من به دلیل رفتار وقضاوت نادرست مادر وخواهر وبرادرم تنهاتر شدم گاهی فقط چندساعت گریه میکنم که چرا نن ازمحبت خانوادم محرومم ومن را حتی ادم هم حساب نمیکنن گاهی شک میکنم فرزند این خانواده هستم به هرسختی کارشناسی وگرفتم تا شاید وارد کاری شوم وسرم را به کارمشغول کنم ولی هرچه میگردم نیست من تابحال باهیچ جنس مخالفی وارد هیچ رابطه ای نبودم پدرم ونادرم ازمرد متنفرم کردند والبته هرخواستگاری دارم تا ممتوجه شرایطم میشه پاپیش نمیزاره چون الان وضع مالی خدبی هم نداریم پدرم وقتی رفت درواقع مادرو نصف شب از خانه بیرون کرد وما ازصفرشروع کردیم والا شاید ۲ باشیم خیلی تنهام ازهمه جی محرومم بلاهای خیلی بدی سرم اومده که خودم دخالتی نداشتم وهمه تقدیرم بوده نمیدانم چرا خدا گاهی حواسش به ببعضی از بنده هاش نیست گاهی فکرخودکشی سرم میزنه من هیچ پشتوانه ای ازهیچ نظری ندارم وخیلی ناراحتم اینقدرشبها گریه مینم وضجه میزنم که چشمام خیلی ضعیف شده وسی رو جز شما شنونده ها برای درد دل ندارم امیدوارم حس های غیر قابل تحمل منو تجربه نکنید حتی یکروز

عرشیا در 4 سال و 8 ماه و 21 روز و 20 ساعت و 14 دقیقه پیش گفته

سلام من یه پسر ۱۶ ساله هستم

حس میکنم که خیلی ادم بد بخت . بد شانس . بد شکل ‌و.... هستم

وقتی توی اینترنت یا اینستاگرام این پسرای خارجی رو میبینم که چقدر شادن چقدر خوشگلن چقدر....

از اون موقع که ۲ سال میگذره هر روز آرزوی مرگ میکنم یعنی از خدامه همین الان بمیرم

همش میگم ای خدا بنازم به نکمتت چی میشد اگه منم خارج از ایران به دنیا می اومد با اون همه ازادی

واقعا از دست سخت گیری های بی جای یه پدر نظامی و یه مادر خانه دار خسته شدم دوست دارم یه مدتی ازم دور باشن

اینم بگم که تک فرزندم و از تنهایی و ایام تابستان متنفرم

ایام مدرسه خوبه حدود ۸ سافت پیش دوستاتی ولی وقتی میام خونه جنگ و دعوا یعنی یک روز نیست که من با مامانم دعوا نکنم یا بابام بهم غر نزنه اون هم غر های بیجا و الکی

پدرم همیشه چاق بودنم رو میزنه توی سرم و جلوی همه من رو تحقیر میکنه

واقعا گاهی شک میکنم که فرزند این خانواده هستم...

ارسال یک نظر جدید

نام شما
ايميل (منتشر نخواهد شد)
آدرس وبسايت
كد امنيتي