آیتمها

 

کارشناس

 

 

 

 

 

 

كاربري


 خوش آمديد, مهمان
 آي پي شما: 100.25.40.11

نام كاربري
پسورد
کد امنيتي  
 

 کاربران سايت:
 آخرين: aaaaaaaa

 بازديدکنندگان:


 کاربران حاضر در سايت:
  66.249.66.37
  66.249.66.162
  66.249.66.161
  66.249.66.160
  54.235.6.60
  54.205.179.155
  54.160.244.62
  52.205.218.160
  52.167.144.216
  52.167.144.21
  52.167.144.209
  52.167.144.175
  5.211.40.129
  5.211.158.103
  5.211.118.121
  47.128.61.54
  47.128.61.41
  47.128.61.253
  47.128.49.191
  47.128.42.70
  47.128.42.245
  47.128.39.5
  47.128.33.153
  47.128.33.133
  47.128.31.221
  47.128.30.31
  47.128.28.137
  47.128.28.13
  47.128.23.47
  47.128.23.240
  47.128.23.212
  47.128.23.210
  47.128.23.208
  47.128.21.167
  47.128.21.124
  47.128.127.147
  47.128.126.252
  47.128.125.36
  47.128.121.202
  47.128.118.122
  47.128.117.206
  47.128.117.170
  47.128.117.161
  47.128.117.140
  47.128.115.76
  47.128.115.5
  47.128.113.122
  47.128.111.79
  47.128.111.1
  47.128.110.242
  47.128.109.79
  47.128.109.69
  44.213.80.174
  40.77.167.71
  40.77.167.60
  40.77.167.254
  40.77.167.2
  40.77.167.132
  40.77.167.13
  217.113.194.159
  217.113.194.158
  217.113.194.157
  217.113.194.156
  217.113.194.155
  217.113.194.154
  217.113.194.153
  217.113.194.152
  217.113.194.151
  217.113.194.150
  217.113.194.149
  217.113.194.148
  217.113.194.147
  217.113.194.146
  217.113.194.145
  217.113.194.144
  216.244.66.201
  178.150.14.250
  176.48.119.158
  154.54.249.202
  100.25.40.11

تبلیغات

اعلانات

مطالب دریافتی

بدون موضوع


عنوان متن دریافتی :  بهم بگید چرا پسرا با احساسات دخترا بازی میکنن

مینا

سال تولد 1362 ///جنسیت مونث ///وضعیت تاهل مجرد ////عنوان متن بهم بگید چرا پسرا با احساسات دخترا بازی میکنن

             


سلام من چند سال عذاب میکشم البته 90 در صدش خودم مقصرم به همین خاطر خودمو زیاد سرزنش میکنم .بله 5 ساله یه اقا پسر بدجوری با احساساتم بازی کرده خیلی داغونم چند بار بهم خیانت کرده ترکش کردم تا خواستم فراموشش کنم باز اومده سراغم قسم خرده که اصلاح بشه تا به خودم اومدم دیدم کار از کار گذشته تمام زندگیم شده بود که مثل احمقا خودمو در اختیارش گذاشتم باهاش سکس جزیی داشته باشم ولی بعدا فهمیدم که با چند نفر دختر بازی کرده حتی یه بار ازم پول قرض گرفت الانم که الانه پس ندادالان چند ماه ازدواج کرده باور میکنید خوشحال شدم به خودم گفتم دیگه نمیاد سراغم ولی هنوز 1ماه نگذشت باز اومد سراغم بهم زنگ زد باز مثل احمقا احساساتی شدم باهاش قرار گذاشتم نمدونم چرا اینطوری شدم اونم من که نسبت به پسرا اینقدر مغرور بودم انگار طلسم شدم نمیخوام نصیحتم کنید چون خودم به اندازه کافی خودموسرزنش کردم مغزم داره منفجر میشه چیکار کنم

 

نویسنده:مینا، ارسال شده در سه شنبه 18 مهر 1391 ساعت 01:48 قبل ‏از ظهر، 16893 بار مشاهده شده، 25 نظر، PDF،



hichkas در 11 سال و 5 ماه و 13 روز و 4 ساعت و 57 دقیقه پیش گفته

khodaish man 20mine daram fekr mikonam chi bayad begam bet

joone harki doos dari bia khodet vase khodet comment bezar bebinam chi dari ke begi

vaghean ke

lotfan matne onvano avaz kon benvis :akhe chera man enghad . . . ?? hang kardam

donya در 11 سال و 5 ماه و 12 روز و 22 ساعت و 49 دقیقه پیش گفته

ای بابا آدم چی میتونه بگه چقدر بی انصاف چقدر بی رحم. آقا ازدواج هم کرده معلوم نیس با کدوم بدبخت از خدا بی خبری شما درست میگی هرکاری که ما میکنیم و هر بلایی که سرمون میاد نتیجه عملکرد خودمونه واسه اشتباهمون خودمونو سرزنش نکنیم درس بگیریم

بنظر من بخشش تو هرچیزی زیبا و شاید هم لازم باشه اما تو خیانت؟!!

حتی اگه همسرمون دوستمون بهترینه اگه خیانت کرد نباید ببخشیمش بخشش تو خیانت وجود نداره آدمی که یکبار خیانت کنه ده بار دیگه هم خیانت میکنه وقتی میبینیم طرفمون هیچ تعهدی به ما نداره ما هم باید باهاش کات کنیم راستی اون تا الان روی خوش و مهربون تونو دیده بهتر نیس درمقابل مزاحمت هاش یه عکس العمل حسابی نشون بدین؟

دیدگاه در 11 سال و 5 ماه و 12 روز و 15 ساعت و 23 دقیقه پیش گفته

به نام خدا

سلام و عرض ادب

اولا هرقشری؛هرجامعه ای و هرجنسی دارای دو سیکل مثبت و منفیست و نباید انتظار داشت فردی یا قشری مطلق مثبت و یا مطلق منفی بود.دوما تفکیک این دو سیکل میتواند مفیدترین و مهمترین قدم برای انتخاب دوست،یا همسر واقع شود.همانطور که اشاره نمودید درصد زیاد این اشتباهات مکرر مربوط بشخص شماست،اگر قاطعانه و عاقلانه برخورد میکردید دچار اینچنین مشکلاتی نمیشدید ضمنا احساس طرد شدن و ناامیدی هم عاقلانه نخواهد بود زیرا انسان در بسیاری از امورات شکست میخورد منتها ادم عاقل از اشتباهات خود در گذشته درس گرفته،در حال زندگی میکند و تلاش میکند برای آینده.حسرت خوردن برای اتفاقات و جریانات گذشته کاریست بیهوده و مضر.بهرحال میتواند با امتناع ورزی به ادامه ی رابطه،سردی در برخورد و رفتار و کردار و اگر دیدید این موضوعات جوابگو نیستند میتواند ایشان را بترسانید که همسرش را از این رابطه با خبر میسازید.موفق باشید

پ در 11 سال و 5 ماه و 12 روز و 13 ساعت و 39 دقیقه پیش گفته

با خوندن سه مطلب جدید اضافه شده که تقریبا شبیه هم هستند،فقط می تونم بگم خیلی متاسفم واقعا.واقعا چیزی ندارم برای راهنمایی.ولی واقعا چرا اینطوری شده اوضاع؟چرا دخترا حاضر میشن به راحتی به هر پسری اعتماد کنند و تا این مرحله پیش برند که خودشون رو در اختیارشون قرار بدن؟؟؟؟!!!حال منکه اینارو میخونم بد میشه.واقعا چه راهنمایی میشه کرد؟؟

leila در 11 سال و 5 ماه و 12 روز و 12 ساعت و 49 دقیقه پیش گفته

سلام بنظر من  شما خودت داری به خودت ظلم میکنی   عنوان متنت بی معنیه

من کلا نه برا پسرا نه برا دخترا این عنوانو قبول ندارم

خانومی حتما برو پیش مشاوره حضوری و روانشناس که دلیل اینو بدونی که "چرا انقدر عزت نفست پایینه " که به اینجور زندگی راضی میشی


باید ریشه یابی کنی وحلش کنی تا دیرتر نشده

خوش خبر باشی گلم

leila در 11 سال و 5 ماه و 12 روز و 11 ساعت و 10 دقیقه پیش گفته

سلام عزیزم به نظر من شما خودت به خودت ظلم میکنی

من عنوان متنتو قبول ندارم درکل این عنوانو برا هردوجنس قبول ندارم

چون ادم خودش ارزشو احترام خودشو نگه میداره

خانومی به نظر من اول از همه حتما حضورا برو پیش مشاوره و روانشناس ریشه یابی کن که

چرا انقدر عزت نفست پایینه که تن به چنین زندگی میدی

بعدش بشین بشمار چقدر براخودت ارزش قایلی ببین کافیه!!!

خوش خبر باشی عزیزم

مینا در 11 سال و 5 ماه و 12 روز و 6 ساعت و 39 دقیقه پیش گفته

خواهشا بیشتر از این سرزنشم نکنید چون خودم میدونم چقدر حماقت کردم بعضی وقتا همه چیز از دستت خارج میشه فقط بهم بگید میتونم خودمو ببخشم حتی بهترین خواستگارو داشتم نتونستم با این موضوع کنار بیام جواب رد دادم دوست مغزمو شستشو بدم که همه چیزو فراموش کنم و اینکه همیشه دلهره دارم اگه خونوادم بفههمن چکا ر کنم

م.پارسا در 11 سال و 5 ماه و 12 روز و 5 ساعت و 21 دقیقه پیش گفته

سلام



راه اول:



از خدا کمک بگیر که خدا به هر چیز تواناست !!!



راه دوم :



ملاک های کم اهمیت رو پاک کن و ازدواج کن با ملاک خدا تقوا !!!



ان اکرمکم عند الله اتقاکم.......گرامی ترین شما نزد خدا با تقوا ترین شماست !

مه آسا در 11 سال و 5 ماه و 11 روز و 22 ساعت و 55 دقیقه پیش گفته

دوست عزیز به جای سرزنش کردن خودت سعی کن این جریان پیش اومده رو برای خودت تحلیل کنی و ازش یک چیزایی یاد بگیری. وقتتو با مطالعه پر کن هیچ کس به اندازه خودت نمی تونه بهت کمک کنه،

مینا در 11 سال و 5 ماه و 11 روز و 19 ساعت و 11 دقیقه پیش گفته

همیشه حالت تهوع دارم  اینقدر اضطراب دارم نمیدونید چقدر عذاب کشیدم داغونم به خاطر حماقتم .اصلا اون جذابیت و شیطنتهایی که داشتم نمونده کلا طعم شادی رو فراموش کردم تنها آرزوم اینه که یه روز از ته دل بخندم وشاد باشم میدونم بهم میگید که حقته ولی داشتم منفجر میشدم اینقدر این رازو تو دلم نگه داشته بودم به خدا آدم هوس باز وبی خوانواده نیستم هم خودم تحصیلات بالا دارم هم خونوادم بیچاره خونوادم اگه بفهمن از اعتمادشون سو استفاده کردم چه حالی پیدا میکنن احساس میکنم دیگه نمیتونم ازدواج کنم مخصوصا از نظر جنسی که آسیب دیدم

مینا در 11 سال و 5 ماه و 11 روز و 19 ساعت و 1 دقیقه پیش گفته

دردناک است دوست بداری وگمان کنی دوستت دارد...حال آنکه...او یگانه هستی تو باشد و تو یکی از هزاران لذت او...

nazanin در 11 سال و 5 ماه و 11 روز و 10 ساعت و 20 دقیقه پیش گفته

mina joon khodet hoob midooni chi dorosete,roo ehsasatet pa bezar va az roo aghlet tasmim nagir,yevaghti be khodet miay ke dg dir shodehaaaaaaaaaaa

masoud05 در 11 سال و 5 ماه و 10 روز و 22 ساعت و 27 دقیقه پیش گفته

سلام

مینا خانم درسته نمیشه همه چیزو برگشت داد، ولی این دلیل نمیشه که آینده رو فدای گذشته کنین،

از گذشته درس بگیرین،آیـــــــنـــــــــــــــــــــــــده رو بســــــازیـــــــــــــــن

leila در 11 سال و 5 ماه و 9 روز و 15 ساعت و 25 دقیقه پیش گفته

میناجان من اصلا قصد وجسارت سرزنش کردن شمارو نداشمو ندارم

جدی میگم حتما برو پیش روانشناس ریشه یابی کن

که فردایی ایشالا بعد انتخاب درستت توو زندگیتم این اتفاق نیافته و برا خودت ارزش لازمو قایل باشی

عزیزم وقتی خدای مهربون به بدترین کارای بنده هاش فرصت جبران میده ینی تو انقد نسبت به خودت سنگدلی که نمیتونی خودتو ببخشی؟!!!!

به خودت فرصت بده سخته اما آروم آروم

میسپارمت به خدای مهربون

شادوخوش خبر باشی

karshenas در 11 سال و 5 ماه و 9 روز و 13 ساعت و 23 دقیقه پیش گفته

در مورد پست این کاربر:



سلام،ازعنوانی که برای متنتان در نظرگرفتیدشروع میکنم چرا پسرا با احساسات دخترا بازی میکننداول اینکه اگر شما تجربه تلخی در ارتباط با یک پسر داشتید و از جانب یک پسر آسیب دیدی لزوما نمیتوانید آنرا به تمام پسرها سوق دهیدچرا که هستند دخترانی که بر عکس با احساسات پسرها بازی میکنند ، اما معمولا اگرپسری اولین ارتباط دوستی با جنس مخالف را تجربه کند بعید است در اولین ارتباط خواسته جنسی داشته باشد و این پسر نیز قطب احساسی یک ارتباط را دنبال میکند( معمولا هم آسیب میبینند)اما اگر یک پسر ارتباطات مختلف را تجربه کندصرفا به دنبال قطب جنسی رابطه هدایت میشود و تدام این چرخه باعث میشود وی تنوع پذیر بشوددر این موارد دختران باید هوشیار باشند پسری که به مرحله پیشنهاد رابطه جنسی رسیده باشدنه مناسب ازدواج است و نه رابطه احساسی  ، در مورد دختران معمولا قطب احساسی یک رابطه همیشه برای انها در اولویت است مگر دخترانی که همچون پسران روابط مختلف داشته ودر ورابط مختلف رابطه جنسی را نیز تجربه کرده باشند

در مورد وضعیت فعلی شایسته است ارتباط خودتان رادرهرسطح باایشان قطع کنیدخصوصابا توجه به وضعیت تاهل ایشان چرا که تا زمانی که دختران رفتاری همچون شما از خود نشان دهند این دسته از پسرها به کار خود ادامه میدهند و چه بسا باعث از هم پاشیدن زندگی ها شود  فراموش نکنید اقدام شما در ارتباط با یک فرد متاهل ( مرد ) به مراتب نا پسندتر از رفتار آن شخص با شما بوده است چرا که شما با علم به اینکه وی متاهل است با او ارتباط دارید پس عاملی در جهت از هم پاشیدن زندگی زناشوئی هم جنس دیگرتان نشوید

مینا در 11 سال و 5 ماه و 9 روز و 6 ساعت و 1 دقیقه پیش گفته

نه لیلا جون اصلا از حرفات ناراحت نشدم خیلی هم ازت ممنونم بیشتر از آقای هیچکس دلخور شدم که میگه اسم متنتو عوض کن بنویس که من چقدر...من خودم میدونم اشتباه کردم

hichkas در 11 سال و 5 ماه و 8 روز و 14 ساعت و 7 دقیقه پیش گفته

bazam ye 2, 3 bari typ kardam pak kardam

bazam nemidoonam chi bayad begam 

sharmande

behnam در 11 سال و 5 ماه و 3 روز و 5 ساعت و 50 دقیقه پیش گفته

1- اعتماد به نفس داشته باش درست میشه-  2 - شماره موبایلت رو عوض کن تا بهت زنگ نزنه

منیر در 11 سال و 4 ماه و 13 روز و 9 ساعت و 48 دقیقه پیش گفته

سلام دوستم

اوضاعت اون قدرها که گفتی بد نیست. اگر گذشته خودمو برات بگم این که چه طور تا خرخره تو لجن فرو رفته بودم این اولش منم پاک و درست بودم و حتی شاعر امام زمان بودم وبعد که با اولین شکست عشق پاکم و طرد شدنم و برا اینکه طرفمو فراموش کنم افتادم تو دام ةوا و هوس پسرهای لجنی که فقط منو برا هوس هاشون می خواستند این که من دنبال عشق و عاطفه بودم دنبال یکی که منو برا ازدواج بخواد و مونسم باشه اما فقط به بن بست شکست رسىدم و بس. خیلی حماقت کردم با واسه خاطر یه ذره عاطفه زیردست و پای صد نفر خرد شدم. به خدا دختر خوب و ساده ای بودم. اما اشتباهم این بود که فکر میکردم همیشة باىد با یه پسر باشم که دوستم داشته باشه اما دریغ که تو این نوع دوستی ها کمتر پسرى واسه خاطر عشق و دوستی و برای همیشه وارد رابطه میشه. این طور پسرها که واسه خاطر ه

منیر در 11 سال و 4 ماه و 13 روز و 9 ساعت و 1 دقیقه پیش گفته

این طور پسرها و دخترهایی که واسه خاطر هوا و هوسهاشون با دیگران وارد رابطه میشن نه به خاطر رابطه حلال و ازدواج، خدا دیر یا زود اونارو به سزای عملشون میرسونه، از من میشنوی فقط با خدا باش، خدا از نیات همه آدمها آگاهه از نیت اون آقا که شمارو برا چی میخواست و میخواد از نیت شما... اگه از سر تنهایی با اون آقا رابطه میزاری بزارش کنار، برو سمت خدا و از ته دل ازش بخواه که خودش به زندگیت سرو سامون بده، به خدا اوضاع من خیلی بدتر از تو بود، تشنه محبت بودم خودم خیلی مهربون خوب بودم اما محبت رو جز تو دستای مهربون خدا هیج جا پیدا نکردم، قبول دارم که اشتباه کردم و بدشانس هم بودم اما اون قد از این و اون نارو خورده بودم که دیگه خسته شده بودم.اوضاع روحی خوبی نداشتم.رفتم سمت خدا با بیچارگی و زار زدن ازش خواستم کمکم کنه درسم تموم شه . دیگه با هیچ پسری رابطة نزاشتم .به خدا تنهایی و با خدا بودن از بودن با آدمهای این چنینی خیلی بهتره.بعد از چهار سال غفلت و بی خدایی بالاخره به خودم اومدم .دانشگاهم که خیلی عقب افتاده بودم تموم کردم و با خواست خدا تو شرکتی که خوابشم نمیدیدم استخدام شدم. دنیام خیلی قشنگ شدة. درسته تنهام اما من با خدا احساس تنهایی نمیکنم، 5 ماه پیش زیارت عتبات عالیات مشرف شدم. عالی بود. اونجا بود که بیشتر فهمیدم چه قدر اشتباه کردم و زندگی و عشق یعنی یل باوفا ابوالفضل. دوستم، مینا جان برو سمت خدا و خودتو و همه زندگیتو بسپار به خود خودش

منیر در 11 سال و 4 ماه و 13 روز و 9 ساعت و 1 دقیقه پیش گفته

این طور پسرها و دخترهایی که واسه خاطر هوا و هوسهاشون با دیگران وارد رابطه میشن نه به خاطر رابطه حلال و ازدواج، خدا دیر یا زود اونارو به سزای عملشون میرسونه، از من میشنوی فقط با خدا باش، خدا از نیات همه آدمها آگاهه از نیت اون آقا که شمارو برا چی میخواست و میخواد از نیت شما... اگه از سر تنهایی با اون آقا رابطه میزاری بزارش کنار، برو سمت خدا و از ته دل ازش بخواه که خودش به زندگیت سرو سامون بده، به خدا اوضاع من خیلی بدتر از تو بود، تشنه محبت بودم خودم خیلی مهربون خوب بودم اما محبت رو جز تو دستای مهربون خدا هیج جا پیدا نکردم، قبول دارم که اشتباه کردم و بدشانس هم بودم اما اون قد از این و اون نارو خورده بودم که دیگه خسته شده بودم.اوضاع روحی خوبی نداشتم.رفتم سمت خدا با بیچارگی و زار زدن ازش خواستم کمکم کنه درسم تموم شه . دیگه با هیچ پسری رابطة نزاشتم .به خدا تنهایی و با خدا بودن از بودن با آدمهای این چنینی خیلی بهتره.بعد از چهار سال غفلت و بی خدایی بالاخره به خودم اومدم .دانشگاهم که خیلی عقب افتاده بودم تموم کردم و با خواست خدا تو شرکتی که خوابشم نمیدیدم استخدام شدم. دنیام خیلی قشنگ شدة. درسته تنهام اما من با خدا احساس تنهایی نمیکنم، 5 ماه پیش زیارت عتبات عالیات مشرف شدم. عالی بود. اونجا بود که بیشتر فهمیدم چه قدر اشتباه کردم و زندگی و عشق یعنی یل باوفا ابوالفضل. دوستم، مینا جان برو سمت خدا و خودتو و همه زندگیتو بسپار به خود خودش

امیر خادم در 10 سال و 9 ماه و 16 روز و 8 ساعت و 35 دقیقه پیش گفته

عزیزم مینا جان بیماری شما افسردگی هست که 100 درصد قابل درمان هست حتما به یک (وانپزشک) خو ب مراجعه

اگه نکنی ایند ه ی بدی در انتظار توست

و از زندگی هیج لذتی نخواهی برد----- اگه خواستی ایمیل بده تا راهنمایی کامل بهت بکنم

nasim1985 در 10 سال و 9 ماه و 15 روز و 18 ساعت و 24 دقیقه پیش گفته

دوست گلم این حرفها اصلا نصیحت نیست ما اینجاییم تا به هم فقط کمک کنیم !

اول از همه بهترین کار رو کردی که ازش جدا شدی . من دقیقا همچین آدمی رو مثل این آقا می شناسم که بعد از ازدواجشم دست از این کاراش نکشید . این آدم ها تنوع طلبن و هیچ وقت اصلاح نمی شن مگه اینکه خودشون به این نتیجه برسن . این اقا شما رو اصلا دوست نداره اگه داشت اون موقع که با شما بود به شما بی حرمتی نمی کرد و کسان دیگه نمی پرید این آدم حالا که ازدواج کرده نه تنها از شما نمی خواد دست بکشه از خیلی دخترهای دیگه نمی خواد دست بکشه که شما یکی از اوون دختر ها هستی . تهدیدش کن بگو اگه دفعه دیگه بخواد بیاد جلو به همسرش می گی. عزیزم خودتو جای زنش بزار . ما زن ها نباید به هم خیانت کنیم تا این گونه مردهای بل هوس دست از بی تعهدیشون بردارن . گلم من از نزدیک یکی مثل این آقا رو می شناسم . اون آدم هرگز عاشق شما نبوده ! مهمترین چیز در عشق و دوست داشتن وفاداری به عهد هست و دروغ نگفتن ! ازش دوری کن فقط همین . هر راهی که دیگه بزاریش کنار . موفق باشی دوست گلم

behzad در 9 سال و 9 ماه و 18 روز و 12 ساعت و 21 دقیقه پیش گفته

دمت گرم که شهامت داشتی اینجا در موردش صحبت کردی بازم با کسانی که بهشون اعتماد داری صحبت کن بهتر میشه اوضاع.انسان با انتخابهایش زندگی میکند .امیدورام از این به بعد درست انتخاب کنی

سادگی وزودباوری خودم در 7 سال و 7 ماه و 14 روز و 20 ساعت و 56 دقیقه پیش گفته

سلام.من توگذشته ام خیلی اشتباه کردم و توبه کردم ولی باز دوباره رفتم دنبال اشتباه کردن پسرای مختلفی اومدن ازم سواستفاده کردن ورفتن .دوست داشتم یکی رو دوس داشته باشم و اونم منو دوس داشته باشه .بعد هم ازدواج با این طرز فکرمیرفتم جلو ولی همه ازم سواستفاده میکردن.من سال گذشته واقعا توبه کردم وارامش داشتم اما چون ب یکبار تنها شدم خواهر وبرادرم ازدواج کردن دوباره رفتم سراغ پسر دوستم در حقم معرفت رو تموم کرد وبدبخت شدم من ب این اقا ک ندیده بودم و دورا دورا میشناختم اعتماد کردم و همه زندگیم روب پاش یختم اونم با دروغ و وعده های الکیش همه چیزم بالا کشید رفت اس و پاس وتو حبسم خانواده موندم.اشتباه من این بودم از یاد خدا ب شدت غافل شدم این اقا ک ادعا میکرد خیلی پولدار هس انقد غرق شده بودم میگفتم پول هس همه چی درست میشه هرچند خدابخواد یانخواد.حالا موندم خدا برگردم پیشش قبولم میکنه؟؟                                                                               خودم پشیمونم از کرده خودم و خودم رو سزنش میکنم ب نظر شما منی ک اینقد بنده بد بودم وخدای خودم رو ب تمسخر گرفتم دوباره منو میبخشه و قبولم میکنه؟

ارسال یک نظر جدید

نام شما
ايميل (منتشر نخواهد شد)
آدرس وبسايت
كد امنيتي