بازديدکنندگان:
نام مستعار ستایش
سال تولد 1372 ///جنسیت شما خانم ///وضعیت تاهل مجرد ///عنوان نامه شما دیگه از زندگی تو این دنیا بریدم
متن دردو دل و مشکل شما من دختری هستم 18 ساله 9سالم که بود خدا یه داداش به من داد ولی متاسفانه داداشم به خاطر بی احتیاطی یه پرستار تشنج کرد و رفت تو کما بعدشم که به هوش اومد فلج مغزی شده بود شاید بگین واسه چی اینا رو میگم این اتفاق زندگی رو برا من خیلی سخت کرده منم دوست دارم مثل بقیه نوجوونا تفریح کنم امسال سال تحصیلی خوبی نبود همش امتحان چندروزه که حجم امتحاناتمون کمتر شده دلم میخواست منم مثل بقیه تو این فرصت پیش اومده برم بیرون یه هوایی عوض کنم ولی به خاطر مشکل داداشم و به خاطر اینکه کسی نمیتونه ازس نگه داری کنه نمیتونم مثل بقیه شاد باشم خیلی تا حالا از خدا خواستم که یه تحولی تو زندگیم ایجاد کنه ولی حتی مثل اینکه خدا هم منو فراموش کرده
نظر کارشناس
سلام نامه شما رو خوندم ، در پایان نامت نوشتی که فکر مکنی حتی خدا هم تو رو فراموش کرده و لی من بر عکس فکر میکنم چون خدا به تو فرصتی داده که از ثواب بهره مند بشی و البته این شرایط همیشگی نیست و وقتی که انتظارش رو نداری نتیجه کارهاتو میبینی . من میدونم که در سنی هستی که خیلی از نیازها در تو زیاده و همچنین خودت رو با دوستانت قیاس میکنی و مدام میپرسی چرا من نه ؟ اما دوست من ، هر کدام از ما انسانها شرایط مختلفی در زندگی داریم و همه مثل هم نیستیم من نمیدانم توانایی مالی خانواده شما در حدی هست که بتوانند پرستاری برای برادرتان بگیرند یا خیر ، ایا تا به حال با مادرت در این زمینه صحبت کردی ؟ ایا کسی رو داری که راحت باهاش دردو دل کنی از دوستان و اقوام نزدیک که آنها حرفهای تو رو به پدر یا ماردت منتقل کنند ؟ در هر صورت اینو بدون درسته که الان در این سن شاید نتونی شرایط هم سناتو داشته باشی اما در عوض تجربه نگهداری از برادرت در آینده میتونه بهت خیلی کمک کنه و امتیازی در زندگی آیندت باشه که دوستات از آن بی بهره باشند . و البته برخی از شیطنت ها در این سن هست که کار دست خیلی از دختران میدهد و شما از آنها دورید و از این نظر شاید به نفع شما هم باشه . در اخر به حساب و کتاب خدا شک نکن عمل شما با سودی سرشار جبران می شود .
نویسنده:نام مستعار ستایش، ارسال شده در جمعه 3 شهريور 1391 ساعت 01:16 قبل از ظهر، 10083 بار مشاهده شده، 6 نظر، PDF،