عنوان متن دریافتی :
کمک
غروب عشق
سال تولد 1363
////
جنسیت مذکر
/////وضعیت تاهل مجرد
///عنوان متن کمک
پسری 28 ساله میباشم که بعد از 7 ماه ارتباط عاشقانه صمیمی با دوست دخترم که هم کلاسیم بود خانوادم مخالف ازدواج ما شد و به ناچار از هم جدا شدیم و در حالی که دختره خواستگار داشت و هم سن من بود بنده بهش گفتم منتظر من نباشه و اگه شرایطش مناسبه جواب مثبت بده بهش. خلاصه الان ازدواج کرده و با اینکه در کلاس همدیگرو میبینیم و بهم علاقه داریم و حرف میزنیم اما بالاخره همه چی تموم شده و عذاب میکشم چون واقعا همدیگرو دوس داریم و برام ثابت شده بود و برخورد الانشم نشانگر همینه در ضمن نا گفته نمونه که خانوادم دنبال دختر دیگه ای هستند برام ولی میترسم هیچ علاقه ای نتونم به کسی پیدا کنم. بخدا باور کنید هنوزم به آتیش عشقش میسوزم. تورو خدا راهنماییم کنید.
نویسنده:غروب عشق،
ارسال شده در شنبه 19 اسفند 1391 ساعت 07:45 بعد از ظهر،
2545 بار مشاهده شده،
1 نظر،
PDF،
محمد نظری
در
11 سال و 4 روز و 17 ساعت و 44 دقیقه پیش گفته
{{{{{ بسم الله الرحمن الرحیم }}}}} باسلام و عرض ادب خدمت خواهران و برادران عزیزبا اجازه از دیدگاه محترم
سلام داداش انشاالله که حالت خوب باشه
به عنوان برادر کوچکترت بهت میگم که
اولا اگه اون ازدواج کرده : پس نگاه عاشقانه ی تو غیر از تیر زهر آلود شیطان چیز دیگه ای نیست
پس باید هرچه سریعتر این عشق رو از خودت دور کنی که خدایی ناکرده بیشتر و بیشتر زهر آلودتر نشه
اینجور خشک و جدی و با سرزنش باهات حرف زدم که فکر نکنی چون عاشقشی پس میتونی عاشقانه بهش نگاه کنی و گناهی نکنی
همونی که تو رو با یک نگاه عاشق اون دختر کرد : پس توانایی اینو داره که تو یک چشم به هم زدن این عشق گناه آلود رو ازت دور کنه { پس ازش بخواه > همین الآن ازش بخواه}
اگه از الآن به بعد بیشتر از قبل به یادش باشی و از دستوراتش اطاعت کنی من قسم میخورم که انشاالله یه همسری بهت عنایت میکنه که وقتی نگاش کنی میگی خدایا بی نهایت شکرت که نذاشتی با عشق قبلی ازدواج کنم
پس انشاالله از الآن به بعد { نماز اول وقت و صبر و یاد خدا و حضرت فاطمه و هر شب که میخوای بخوابی دست راستت بذار روی قلبت و 99 بار بگو { یا ممیت } که نتیجش میشه رسیدن به بالاترین مرحله ی آرزوهات
منم برات دعا میکنم داداشی به الله میسپارمت