بازديدکنندگان:
سنا
سال تولد 1370 //// جنسیت مونث ////وضعیت تاهل مجرد ////عنوان متن یک راه نامعلوم
سلام قبل محرم یه اقایی که هم هم رشته وهم کلاسی هستیم وهم کارمنددانشگاه هست بهم ابراز علاقه کرد
فردکاملا باادب وادم معتقدیه
ازم خواست منتظربمونم منم قولی ندادم وگفتم باید باخونوادش صحبت کنه اونم اینکارروکردوخونوادش قول دادن بعداتمام امتحاناتمان باش بیان خواستگاری
امابیچاره بعدامتحاناخونوادش این کارروبراش نکردن حتی اینقدخجالت می کشیداین مطالب روازطیق یکی ازمسولابه من گفت
حالامن چون هم کلاسی هستیم وکارمنددانشگاه هست هرروز اون رومی بینم کمکم کنید چون اشتباه کنم چطوراحساساتم رودربرخوردبااین ادم کنترل کنم؟
راستی تواین مدت مافقط تودانشگاه به صورت گذری همدیگرومیدیدیم وهیچ ارتباط دیگری نبودخونوادشم برااین گفته بودن نه چون هنوز بچس پشتوانه مالی درست حسابی فعلانداره گفتن بعدا.حالامن نمیدونم بایدمنتظرباشم نباشم گیج شدم بخدا نمیدونم
رفتارشم این مدت سرسنگین شده اینم خیلی عذابم میده
منم بایدمث اون سرسنگین باشم یاعادی؟
توروخداکمکم کنید
نویسنده:سنا، ارسال شده در شنبه 19 اسفند 1391 ساعت 10:53 بعد از ظهر، 3994 بار مشاهده شده، 5 نظر، PDF،