بازديدکنندگان:
دل شکسته
سال تولد 1368/6/5 /// جنسیت مونث ///وضعیت تاهل متاهل ///عنوان متن برام دعا کنید
سلام
من حدود سه ساله ازدواج کردم خیلی زود ازدواج کردم اما دیگه برای جواب چراهایم دیره
همسرم چهارسال از من بزرگتره و متاسفانهبا خانواده همسرم یک جا زندگی میکردم و می کنم خوب خیلی مشکلات داشتم هم فرق هم دخالت ولی به عشق همسرم سکوت کردم متاسفانه حدود هفت ماه پیش مادرشوهرم فوت کرد و اول بدبختی من شد از انجایی که خودم کلی ضربه خوردم همسرم هم داغون شدو بدتر مسئولیت پدرشوهر و یک برادر شوهر مجرد روی دوش منافتادشایدبپرسید خواهرشوهر داری بله همیک خواهرشوهر دارم که بچه داره هم یک جاری که از قرار اونم بچه داره این دوتا از اول با هم جور بودندبعد فوت مادرشوهرم دیگه بیشتر با هم مچ شدندو حرفای درگوشی و کارهای مخفیانه چی کار میشه کرد خواهرشوهرم فوق العاده لوس که همش اینجا بوداما بعد فوت مادرشوهرم دوهفته یکبار میادکه مثل مهمون میاد و مثل مهمون میره متاسفانه مسئولیت من دوبرابر شده هم باید خونه ی خودمو بدارم هم خونه ی اینا را خیلی سخته به خدا بدتر اینکه خواهر شوهرم جدیدا میاد در مغازه مادرشوهرم و به غیر از اونا باید شام اینم درست کنم شوهرم خیلی با پدرش حرف زد اما حرفش درو نداشت یعنی مارو فقط برای کار میخواهندبه خدا خسته شدم برایم دعا کنید تنهای تنهایم
نویسنده:دل شکسته، ارسال شده در دوشنبه 20 آبان 1392 ساعت 01:03 قبل از ظهر، 5442 بار مشاهده شده، 7 نظر، PDF،