دریا
سال تولد 1375
///
جنسیت مونث
///وضعیت تاهل مجرد
////عنوان متن خیلی زود از زندگی خسته شدم
ذهن من بیش ازحد اشفته هست خیلی پریشونم نمیدونم چرا اصلا نمیتونم تمرکز کنم همش یه یک سالیه همچین شدم خیلی تو خودمم خیلی افسرده شدم اینو اطرافیانمم متوجه شدن دیگه اصلا حوصله ی حرف زدن ندارم بیشتر دوست دارم تنها باشم یه جورایی از زندگی کردن خستم حوصله ی هیچ کسی رو ندارم فکر کنم دچار خود کم بینی شدم اعتماد به نفس من زیر صفر فرض کنید. من شور ونشاط خودمو از دست دادم تبدیل شدم به یه ادم کاملا منزوی واقعا من با این شرایطی که دارم مرگ و به زندگی کردن ترجیح میدم میشه کمکم کنید
نویسنده:دریا،
ارسال شده در يكشنبه 15 دي 1392 ساعت 01:05 قبل از ظهر،
24973 بار مشاهده شده،
11 نظر،
PDF،
mistad
در
10 سال و 2 ماه و 22 روز و 4 ساعت و 39 دقیقه پیش گفته
سلام عزیزم
هیچ کس غیر از خودت نمیتونه بهت کمک کنه, باید تصمیم بگیری زندگیتو عوض کنی, فضاتو عوض کن, دوست , خانواده, سلامتی همه اینا میتونن انگیزه های خوبی واسه زندگیت باشن چرا دنبال یه چیز خاص هستی........ خدا همیشه با ما هست, به خودش قسم این از همه بیشتر ارزش داره
mahd
در
10 سال و 1 ماه و 25 روز و 12 ساعت و 25 دقیقه پیش گفته
سلام. يكي از ويژگي هاي دوره نوجواني همينه كه شما گفتين، كه خودم هم درگيرش بودم. ولي با چندتا تمرين ساده اين افسردگي از بين ميره، مثلا:
١- تا ميتونيد از تنهايي فرار كنيد و خودتونو با فعاليت هاي اجتماعي سرگرم كنيد.
٢- به هيچ وجه آهنگ غمگين گوش نديد.
٣- همونطور كه بقيه دوستان گفتن، اعتماد به نفس داشته باشيد. اعتماد به نفس يعني تكيه بر توانايي هاي خود و ناديده گرفتن ناتوانيها. نه برعكس.
٥- داشتن دوست خوب هم در اين زمينه به آدم خييلي ميتواند كمك كند...
اميدوارم كه تونسته باشم بهتون كمكي كرده باشم.