مونا
سال تولد 1372
///
جنسیت مونث
//
وضعیت تاهل مجرد
///
عنوان متن حسشو نمیدونم
با سلام
من دانشجو هستم و پسری رو دوس دارم ک هم دانشگاهیمه..از اونجایی ک هم کلاسی نیستیم هیچ ارتباطی باهاش ندارم..پسر فوق العاده مغروریه البته فقط با دخترا..زیر نظرش ک گرفتم دیدم پسر خیلی با شخصیت و مودبیه و تا اونجایی ک غیرمستقیم شناختمش ملاک های موردنظر منو داره البته کامل نمیشناسمش ک بگم همه رو داره;تا حدودی..از اونجا ک خیلی مغروره و هیچ توجهی ب دخترا نداره رفتارایی با من میکنه ک منو ب شک میندازه;منظورم اینه ک به من توجه میکنه حواسش بهم هست مخصوصا جاهایی ک زیاد شلوغ نباشه..خود منم خیلی دختر مغروریم و توجهی بهش ندارم ولی فقط بخاطر اینه ک نمیخوام اگه اون حسی نداره من کوچیک بشم..دوستام ک رفتارشو میبینن میگن وقتی ب هیچ دختری توجه نداره ولی ب تو داره حتما ازت خوشش میاد ولی من همش میترسم از اینکه فک کنم دوسم داره و امید الکی داشته باشم و بعد ضربه بخورم..ضمن اینکه تعریف نباشه خوشگلم هستم و پیشنهادای زیادیم دارم ولی دیگه هیچکس ب چشمم نمیاد..لطفا راهنماییم کنید نمیدونم چطوری بفهمم رفتاراش به چ منظوریه..
ممنون از سایت خوبتون
نویسنده:مونا،
ارسال شده در سه شنبه 18 شهريور 1393 ساعت 01:23 قبل از ظهر،
2909 بار مشاهده شده،
3 نظر،
PDF،
دلشکسته
در
9 سال و 6 ماه و 13 روز و 9 ساعت و 43 دقیقه پیش گفته
عزیزم متنتو که میخوندم حس کردم خودم نوشتم.با داستان من مو نمیزد.با این تفاوت که اون اقا از همکلاسیای من بود.ترم اخر شد و من ترسیدم از دستش بدم.با یه واسطه کاری کردم که نه سیخ بسوزه نه کباب.و زمینه اشناییت اون اقا با من فراهم شد.اون هم از خدا خواسته!!!تمام معیار های منو داشت.چشم پاک.متدین.متین.خلاصه. سرش به تنش میارزید.اما در طول دوران اشنابیت متوجه شدم با اون چیزی که نشون میداد فرق میکرد و شخصیتش 180درجه فرق داشت با خود واقعیش.و اشناییت ما به نتیجه نرسید.چون که بعد مدتی فهمیدم اون اقا به من به چشم دوس دختر نگاه میکرده حالا برات از تجربه هام میگم که شاید به دردت بخوره
1_به هیچ وجه تو پا پیش نذار و پیشنهاد اشنایی نده
2_اون اقا اگه دوست داشته باشه دیر یا زود میاد و بهت پیشنهاد میده
3_اگه اون پسر جلو نیومد بدون یا دوست نداشته یا تکلیفش با خودش مشخص نبوده.پس همون بهتر که نیومده
4_هیچ وقت از ظاهر کسی فکر نکن که شخصیت و باطنش همونجوریه و ازش برای خودت تو رویا یه بت نساز
5-اگه اون اقا اومد و پیشنهاد اشنایی داد.حداقل یکی از افراد خانوادتو در جریان بذار و به اقا پسر هم بگو که در جریانن.خیلی این نکته مهمه
6-در طول اشناییت برای خودت و اون حدو حدودی را مشخص کن.اگه بعد چند مدت پیشنهاد دوستی بهت داد.به این فکر کن که به تو به چشم یه دوس دختر نگاه میکنه نه بیشتر
7_به خداوند توکل کن اون بهترینارو برای ما رقم میزنه اگه توکل داشته باشیم.مثل نباش که خواستم روزی که برام قرار نداده بودو به زور مال خودم کنم.عاقبتم دیدم که چه اشتباهی کردم
البته شاید اخر داستان من تلخ بود اما شاید برای تو اموزنده باشه.امیدوارم تمام زندگیت سراسر شادو خوشبخت باشی!
)