بازديدکنندگان:
رعنا
سال تولد 1366 /// جنسیت مونث و///ضعیت تاهل متاهل ////عنوان متن درد و دل
نمیدونم چرا من نتونستم از جنس مردم این دوره و زمونه بشم.راستش دلم خیلی پره. دلم خیلی پره چون هر جا میرم دو رنگی میبینم هر جا پا میذارم آدمهای اونجا همه نقاب به چهره دارند واقعیتش دیگه نمیدونم به کی باید اعتماد کنم. امروز تو روت میخندن فردا میبینی که دشمنی بدتر از اون کس برات نیست. واقعا چطور باید با این جور افراد که دائما دور و برت هستند و راه فراری از دستشون نداری رفتار کنی.لطفا به من بگین چطوری باید با این جور آدما که درونشون برات آشکار شده دفعه بعد ارتباط داشته باشی .چون راه فراری ندارم و مجبورم ببینمشون و تحملشون کنم.دیگه نمیدونم کی راست میگه کی دروغ؟ کی دوستته کی دشمنت؟ لطفا پیشنهاد بدید که چطور با این وضع کنار بیایم؟منم باید مثل اونا بشم؟آیا باید عکس العمل نشون بدم یا بیخیال باشم.اما از طرفی هم شدیدا احتیاج به دوست و همدرد واقعی دارم
نویسنده:رعنا، ارسال شده در شنبه 23 اسفند 1393 ساعت 05:21 بعد از ظهر، 14450 بار مشاهده شده، 2 نظر، PDF،