بازديدکنندگان:
ابوالفضل
نام مستعار فارسی ( متن شما با این نام منتشر میشود ) ابوالفضل سال تولد 1375 ایمیل آدرس شما جنسیت مذکر وضعیت تاهل مجرد عنوان متن دلداری
سلام بزارین منم حرفای دلم رو بگم بهتون
بچه ی درس خونی بوودم کنکور دادم و موفق شدم رتبم زیر هزار بشه
اومدم مکانیک دانشگا شیراز
ترم اول همه چیز خوب بود و درسا آسون منم بیخیال
ولی راحت گذشت اومدم ترم دو اولین درس سخت من استاتیک بودم متاسفانه برا اولین عاشق شدم فکر کردم ک ابوالفضل هم احساس داره این ترم به فکر اون دختر بودم تا اینکه دیدم ترم گذشت همه ی نمراتم افت گرد ب طکری ک استاتیک افتادم مشروط شدم این ترم هم تموم شد تابستون مرگ آغاز شد تو تابستون کلا ب فکر مشروطی بودم و ترس از اینکه خانواده بفهمن شاید باور نکنین آنقدر حللم بد بود ک در طول این سه ماه 11 کیلو کم کردم خیلی بد بووود بالاخره تابستون تموم شد با خودم گفتم ایشالله این ترم معدل خیلی خوبی میگیرم شروع کردم همین طوری درس خوندن ولی نمره های امتحانم ک میومد یکی از یکی بدتر بوود هنشو خراب کردم در این مدت خانوادم ب خاطر ورشکستی بابام اصلا وضعیت خوبی نداشتیم من درخواست وام دانشجویی دادم منتظر وام نشستم تا اینکه دیدم وام همه رو ریختن ب جز من ب دلیل اینکه ترم قبل مشروط شدم من رو این پول حساب کرده بودم میخواستم پول درسی ک افتادم رو بدم ولی نشد این موضع داغونم کرد بدتر از این ازدواج کردن اون دختر مورد علاقم بود ک قلب منو له کرد دیگه ب معنای واقعی داغون شدم زندگیمو باختم ولی تونستم خودم قانع کنم ک اون ماله من نبوده و حق من نبوده
ولی الان مشکل بزرگی دارم همون مشکلات مالی واقعا موندم چیکار کنم خدا کمکم کنه
نویسنده:ابوالفضل، ارسال شده در جمعه 25 دي 1394 ساعت 12:35 بعد از ظهر، 32431 بار مشاهده شده، 0 نظر، PDF،